بزرگترين وظيفه اش همانا " كوثر " بودن براى پيامبر و ادامه دادن نسل و شجرهء طيبهء خاندان رسالت و امامت بوده است، هرگز از ديگر مسائل دينى و سياسى اسلام، دمى هم غافل نبود. او در مورد يكى از سرنوشت سازترين و مهمترين مسائل اجتماعى و مكتبى حضور مؤثر داشت، و همين روش كه باعث رسوايى دشمنان مى شد، در واقع قسمتى از همان وظيفهء " كوثر " بودن و به راه درست بردن نسل پاك پيامبر بود كه آن بانوى يگانه، باشكوهمندترين و كوبنده ترين شكلى انجام داد.
فاطمه زهرا (عليه السلام) كه در خانهء پدر، بهترين يار و ياور و غمخوار و مددكار پدر بود، پس از وفات رسول خدا (صلى الله عليه وآله)، در خانهء شوهر بزرگوار و معصوم و بى مانندش نيز همان روش را ادامه داد و با همراهىها و يارىهايى كه به شوى بزرگوار خود رسانيد، در واقع همان مددكارى در مورد مكتب پدر ارجمندش را به صورتى ديگر ادامه داد. زيرا كه همراهى با على (عليه السلام) در واقع همگامى با دين اسلام و مكتب انسان ساز رسول الله (صلى الله عليه وآله) بود، نه چيز ديگر.
پس بى جهت نيست كه مى بينيم آن بانوى بى همانند، چه پيش از رحلت و چه پس از رحلت پدر بزرگوارش، هميشه در مورد خلافت و جانشينى پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله) انديشه اى قاطع و دقيق و اصولى، نحوهء تفكر و برداشتى مستحكم و بى تزلزل و برخاسته از قرآن و سنت الهى را در پيش مى گرفت و بر همين اساس همواره پافشارى و اصرار داشت كه صدمه اى بر صراط مستقيم دين و مكتب وارد نيايد، و در اين مسير هرگز روش وموضع خود را تغيير نداد و جا عوض نكرد.
آن شير زن عرصهء دين وسياست، در زندگى سراسر تلاش و سازندگى و پر ثمرش، همواره سعى و كوشش مجدانه داشت كه مسأله مهم و سرنوشت ساز خلافت را - كه با سهل انگارى ها و عافيت طلبى ها وساده گيرى ها و فريب ها به سوى انحراف مى رفت - به مسير و مجراى اصلى خودش برگرداند، و از انحرافات وكج رويها كه اساس و اركان دين را در خطر قرار مى داد جلوگيرى كند. هر چند كه در اين راه به ظاهر و در چشم ظاهر بينان و كوته نگران توفيق نيافت، ولى انديشه وموضع محكم و قاطع خود را بدون ذره اى ترديد و تزلزل اعلام داشت و تا آخرين لحظهء عمر پر بارش اين موضع را حفظ كرد.
و همين موضع گيرى و حفظ آن، تا آخرين لحظه، چنان روشنگر و سازنده بود كه دنبالهء