مثلا بگويد، اين كتاب را بر طلاب علم وقف كردم، وقف صحيح است. بلكه وقف، به عمل نيز محقق مىشود، مثلا چنانچه حصيرى را به قصد وقف بودن در مسجد بيندازد، و يا ساختمانى را بطورى كه مساجد را به آن طور مىسازند به قصد مسجد بودن بسازد وقفيت محقق مىشود. و در موقوفات عامه مثل مسجد و مدرسه يا چيزى كه براى عموم وقف كند، يا مثلا بر فقرا يا سادات وقف نمايد، قبول كردن كسى در صحت وقف لازم نيست، بلكه بنابر اظهر در موقوفات خاصه مثل وقف بر فرزندان قبول نيز معتبر نيست.
(مسأله 2687): اگر ملكى را براى وقف كردن معين كند و پيش از آن كه وقف كند پشيمان شود، يا بميرد، وقف واقع نمىشود.
(مسأله 2688): كسى كه مالى را وقف مىكند، بايد از موقع وقف كردن مال را براى هميشه وقف كند، و اگر مثلا بگويد اين مال بعد از مردن من وقف باشد، چون از موقع خواندن صيغه تا مردنش وقف نبوده صحيح نيست. و نيز اگر بگويد تا ده سال وقف باشد و بعد از آن نباشد، يا بگويد تا ده سال وقف باشد، بعد، پنج سال وقف نباشد و دوباره وقف باشد، وقف صحيح نيست.
(مسأله 2689): وقف خاص در صورتى صحيح است كه مال وقف را به تصرف طبقه اول كسانى كه براى آنها وقف شده يا وكيل، يا ولى آنها بدهد ولى اگر چيزى را بر اولاد صغير خود وقف كند و به قصد اين كه آن چيز ملك آنان شود، از طرف آنان نگهدارى نمايد، وقف صحيح است.
(مسأله 2690): ظاهر اين است كه در اوقاف عامه از قبيل مدارس و مساجد و امثال اينها قبض معتبر نباشد و وقفيت به مجرد وقف نمودن محقق مىشود.
(مسأله 2691): وقف كننده بايد مكلف و عاقل و با قصد و اختيار باشد و شرعا بتواند در مال خود تصرف كند، بنابر اين سفيه (يعنى كسى كه مال خود را