آن را عوض كند عقد باطل است.
(مسأله 2381): كسى كه صيغه عقد را مىخواند اگر معناى آن را - هر چند بطور اجمال - بداند و قصد تحقق آن معنى را بكند عقد صحيح است و لازم نيست كه معناى صيغه را تفصيلا بداند مثلا بداند كه فعل يا فاعل بر طبق دستور زبان عربى كدام است.
(مسأله 2382): اگر زنى را براى مردى بدون اجازه آنان عقد كنند و بعدا زن و مرد آن عقد را اجازه نمايند عقد صحيح است.
(مسأله 2383): اگر زن و مرد يا يكى از آن دو را به ازدواج مجبور نمايند و بعد از خواندن عقد اجازه نمايند، عقد صحيح است و بهتر آنست كه دوباره عقد را بخوانند.
(مسأله 2384): پدر و جد پدرى مىتوانند براى فرزند پسر يا دختر نا بالغ يا ديوانه خود كه با حال ديوانگى بالغ شده است ازدواج كنند، و بعد از آن كه طفل بالغ شد، يا ديوانه عاقل گرديد، اگر ازدواجى كه براى او كردهاند مفسدهاى داشته مىتواند آن را امضا يا رد نمايد، و اگر مفسدهاى نداشته چنانچه پسر يا دختر نا بالغ عقد ازدواج خود را به هم بزند احتياط به طلاق يا عقد جديد ترك نشود.
(مسأله 2385): دخترى كه به حد بلوغ رسيده و رشيده است يعنى مصلحت خود را تشخيص مىدهد، اگر بخواهد شوهر كند، چنانچه باكره باشد بايد از پدر يا جد پدرى خود اجازه بگيرد، هر چند - بنابر احتياط - خود متصدى امور زندگانى خويش باشد، و اجازه مادر و برادر لازم نيست.
(مسأله 2386): اگر دختر باكره نباشد با اين كه باكره باشد ولى پدر يا جد پدرى اجازه ندهند، كه با مردى كه همتاى او شرعا و عرفا مىباشد ازدواج كند يا اين كه حاضر نباشند در امر ازدواج دختر به هيچ وجه مشاركت كنند يا