است.
(مسأله 2285): اگر بدهكار غير از خانهاى كه در آن نشسته و اثاثيه منزل و چيزهاى ديگرى كه به آنها احتياج دارد و بدون آنها در زحمت مىافتد، چيزى نداشته باشد، طلبكار نمىتواند طلب خود را از او مطالبه نمايد، بلكه بايد صبر كند تا بتواند بدهى خود را بدهد.
(مسأله 2286): كسى كه بدهكار است و نمىتواند بدهى خود را بدهد چنانچه بتواند كسبى بكند كه لائق شأنش باشد، احتياط واجب آنست كه كسب كند و بدهى خود را بدهد مخصوصا كسى كه كاسبى براى او آسان است يا آن كه كارش كاسبى است بلكه وجوب آن در اين صورت خالى از قوت نيست.
(مسأله 2287): كسى كه دسترسى به طلبكار خود ندارد، چنانچه اميد نداشته باشد كه در آينده او يا و ارثش را پيدا كند، بايد طلب او را از طرف صاحبش به فقير بدهد. و بنابر احتياط از حاكم شرع در اين كار اجازه بگيرد، و اگر طلبكار او سيد نباشد، احتياط مستحبى آنست كه طلب او را به سيد فقير ندهد، ولى اگر اميد داشته باشد كه او يا و ارثش را پيدا كند بايد منتظر بماند و از او جستجو كند و چنانچه او را پيدا ننمايد وصيت كه اگر او مرد و طلبكار يا و ارثش پيدا شد طلب او را از مالش بپردازد.
(مسأله 2288): اگر مال ميت بيشتر از خرج واجب كفن و دفن و بدهى او نباشد، بايد مالش را به همين مصرفها برسانند و به وارث او چيزى نمىرسد.
(مسأله 2289): اگر كسى مقدارى پول طلا يا نقره و مانند اينها قرض كند و قيمت آن كم شود، چنانچه همان مقدار را كه گرفته پس بدهد كافى است و اگر قيمت آن زيادتر گردد لازم است همان مقدار را كه گرفته بدهد ولى در