هماهنگ ساختن مسائل آن، و ادارهء شئون خانه اى است كه پايه و ركن جامعه به حساب مى آيد و كمترين سستى و كوتاهى در انجام اين وظايف، پايههاى جامعه را متزلزل مى كند.
فاطمه زهرا (عليه السلام) به اين نقش اساسى، توجه و عنايت خاص داشت و در انجام وظايف مربوط به آن نهايت سعى و كوشش و فداكارى را مبذول مى داشت. تا جايى كه همسر بزرگوارش على (عليه السلام) اين اندازه از فداكارى و جانبازى او را در اين راه، با لحنى شورانگيز مىستايد و شرح تلاش و كوشش و فداكارىهاى همسرش را به يكى از دوستان خود از قبيلهء سعد، اين چنين بازگو مى كند: " آيا نمى خواهى از فاطمه به تو بگويم؟ با اينكه او دختر پيامبر اسلام و از محبوب ترين افراد نسبت به پيامبر اسلام بود، ولى در منزل من آن قدر كوزه بدوش كشيد كه سينه اش صدمه ديد، و آن چنان با دستاس گندم آرد نمود كه دستهايش تاول برداشت، و آن قدر در نظافت و پاكيزگى محيط زندگى، جار و بر منزل كشيد كه رنگ لباسهايش تغيير پيدا كرد و آن قدر زير ديگ ها را با هيزم روشن كرد كه رنگ لباسش دود آلود گشت... ". (1) اين حديث حاكى از نهايت فداكارى و دلسوزى فاطمه (عليه السلام) نسبت به شئون خانه است. با اينكه او امكان آن را داشته است كه از وجود خدمتگزاران و كمك كاران استفاده كند و اين همه خود را به زحمت و تعب دچار نسازد، ولى به خاطر عشق و علاقه به كانون خانواده، در راه تأمين آسايش همسر و فرزندانش، سر از پاى نمى شناخت و خود، عاشقانه بر انجام اين امور قيام مى ورزيد. آرى، او خانه را پايگاه و نهاد اصلى و هستهء مركزى زندگى تشخيص داده بود و براى اعتلاى آن، از جان و دل تلاش مى كرد. تلاشى كه مى تواند و بايد در تمام جوامع بانوان اسلامى، سرمشقى و الا باشد.