آمد، او از عبادت و كرنش به بت ها مصون ماند و ولادت او در كعبه، سر فصل جديدى در تاريخ گشود. گويا ولادت او اخطارى در مورد كعبه و طرز عبادت آن به شمار مى آمد.
محقق آن است كه او مسلمان به دنيا آمد، چون او چشم خود را با اسلام بازگشود و نمازش را نخستين بار، با پيامبر اسلام آغاز و برگزار كرد ". (1) " و شاعر دلباختهاى " همين معنى را، در لباس زيباى شعرى خوش و روح پرور، چه زيبا بيان كرده است كه:
اى آن كه حريم كعبه، كاشانهء توست * بطحا، صدف گوهر يكدانهء توست گر مولد تو به كعبه آمد، چه عجب * اى نجل خليل، خانه، خود خانهء توست (2) اين كودك گرامى، كه حتى چگونگى ولادتش، بيش از آن كه حيرت آور باشد، در خور تأمل و تعمق است، در همان نخستين لحظهء ولادت، از سوى مادرش نامى برازنده گرفت و " حيدر " ناميده شد. فاطمه، همسر محبوب عمران مكنى به ابى طالب و عروس گرامى عبد المطلب، چون به خانه رسيد، فرزند دلبندش را در پارچه اى سفيد، پيچيد، آنگاه او را در آغوش گرفت و به سوى شوهر گرامى خود رفت تا خبر آن ولادت با سعادت را به او برساند. وقتى فرزندش را به دست شوى محترمش مى داد، با شورى شفيقانه و لذتى مادرانه گفت: " خذه فإنه حيدره " يعنى: اين شير بچه را درياب!
ابى طالب كه شادمانه به چهرهء نورانى فرزند تازه اش مى نگريست، آن يگانهء دوران ها را در آغوش گرفت، لبخندى از سر مهر به چهرهء او زد، و آنگاه گفت: من او را " على " نام كردم.
و بدين گونه نام نوزاد كعبه " على " شد. اما نام " حيدر " نيز، كه دلخواه مادر بود، همچنان جزوز القاب آن حضرت باقى ماند و با پسوند " كرار " كه بعدها در اثر جنگها و دفاعهاى پيروزمندانه اش به او داده شد يكى از برازنده ترين لقبهاى او گشت: " حيدر كرار ".
چنان كه خود نيز، در جنگ خيبر، جنگى كه حماسه ها و رشادتهاى على (عليه السلام) در سپاه