از آنان را، در خانهء خود، چون فرزندى دلبند نگاهدارى كنيم تا بار معاش خانوادهء تو، بدين گونه سبك تر شود.
ابيطالب، كه راحت و آسايش فرزندانش را بيش از هر چيز مى خواست، موافقت كرد.
تنها يكى از فرزندان خو - عقيل - را در خانهء خويش نگه داشت و سه فرزند ديگر را به آن سه تن سپرد: طالب را عباس به خانه خود برد، جعفر را حمزه تحت تكفل خويش قرار داد وعلى براى پسر عم مكرم خويش محمد (صلى الله عليه وآله) باقى ماند.
در چگونگى راز و رمز اين انتخاب شگرف و شگفت، بعدها رسول خدا، چنين فرمود:
من در ميان فرزندان ابيطالب، فردى را انتخاب كردم، كه خداوند او را بر من برگزيده بود. (1) از آن تاريخ، على به خانهء محمد (صلى الله عليه وآله) رفت، و تعليم و تربيت و توجيه و ارشاد فكرى و جسمى و معنوى او، تحت اختيار رسول خدا (صلى الله عليه وآله) قرار گرفت: آرى، بدين گونه، مربى عاليقدر بشريت و معلم بزرگ و بزرگوار انسانيت، على (عليه السلام) را تحت نظر و تربيت خويش قرار داد و دقايق خلقت، و اسرار آفرينش را در هر لحظه و فرصت در اختيار او نهاد. اين ارشاد و توجيه، از آغاز طفوليت شروع شد و تا سر حد كمال ادامه يافت. تا بدانجا كه سرانجام، نمونه اى كامل و ارزنده از مكتب عالى تربيتى رسالت پيامبر (صلى الله عليه وآله) بيرون آمد و نمونه و نمودار و نمايشگر تربيت مربى عاليقدر خود، در تاريخ حيات بشر گرديد.
بر اين اساس بود كه در آغاز اين فصل، گفتيم كه دو مرحلهء زندگى على (عليه السلام) از ولادت تا كودكى و نوجوانى و بالندگى چنان بهم پيوسته اند كه گويى تداوم منطقى و تغيير ناپذير و ثابت و مستحكم يكديگر بوده و هستند.
خصوصيات روحى و معنوى على (عليه السلام) نخستين امام شيعيان، نهال پر طراوتى بود كه از دو سرچشمه آب شد بالندگى گرفت و بار و بر داد، و به درختى تناور و سايه گستر مبدل گرديد كه سايه اش، آفاق جهان را در نورديده. و اين دو سرچشمه، نخست، سرچشمهء لطف الهى بود كه او را از