بخش اول / على (ع) و خصوصيات روحى و معنوى...
از ولادت با سعادت مولودى مسعود، كه جهان بشريت را با پرتو وجود منور خويش، روشنايى ابدى بخشيده است، چگونه سخن مى توان گفت؟ كودكى كه در خانهء خدا (حريم كعبه) از مادر زاده مى شود و به حق شايستهء عنوان " نوزاد كعبه " مى گردد، و مردى كه در خانهء خدا (مسجد كوفه) به شهادت مى رسد و بار ديگر به سوى پروردگارش، به سوى مبدأ، پر جلالش مىشتابد، چگونه مى توان اين دو نقطهء باشكوه زندگى را، در قالب كلمات جاى داد؟ چگونه مى توان آمدن او را از دنياى ازلى به جهان فانى و بازگشت او را از دنياى خاكى به دنياى ابدى، در كلمات جاى داد؟ (1) اگر بيم آن نبود كه اين كتاب، به خاطر خالى ماندن از فصلى، پيرامون ولادت او، دچار نقصان گردد، به صواب نزديكتر آن بود كه از شرح و نگارش اين فصل، يكسره چشم پوشى شود. ليكن كيست كه به خاطر عدم توانايى در دسترسى به سرچشمهء خورشيد، از همان مقدار اندك نصيبى هم كه مى تواند از پرتو دور دست آن برگيرد، چشم بپوشد؟ اگر ما را نيز قدرت دسترسى به سرچشمهء اين خورشيد هميشه فروزان نيست، بارى دريغ است كه به قدر وسع و همت خويش، از پرتو جانبخش و روح نواز آن نصيب نگيريم. زيرا، اگر چنين سخن گفتنى، بسيار دشوار است، در عوض آن قدر لذت بخش و روح پرور است كه جانهاى آگاه را دريغ مى آيد كه يكسره از لذت چنين سخن گفتنى و چنين سخن محروم بمانند: ولادت على (عليه السلام)، بى ترديد از دوران كودكى او - كه سرآغاز بالندگى شخصيت و شكل گيرى معنويت روحى و رسيدن به نوجوانى و جوانى اوست - نمى تواند جدا باشد. از اين رو، داستان ولادت آن حضرت را، شايسته تر آن كه با ماجراى گذران دوران كودكى و نوجوانى اش، در پى هم آورده و در كنار يكديگر توصيف شود: