دست يافته است پى برد.
4. جهان بينى على (عليه السلام) على (عليه السلام) مرد زهد و تقوى، مرد علم و فضيلت، مرد شمشير و شجاعت، مرد سخن و انديشه، در كار سياست و امور خلافت و كشوردارى نيز، يگانهء زمان خويش و همه زمانها بود. او، اسلام را مجموعه اى از عبادت، سياست، اقتصاد، معيشت و حكومت الهى بر مردم مى دانست، و اعتقاد قلبى و روش او بر اين اساس بود كه اسلام منهاى سياست ناقص است و عبادت منهاى اقتصاد و معيشت ناتمام مى ماند و هر دو، بدون اجراى حدود و رعايت موازين الهى، خاصيت و اثر خود را از دست مى دهند. بدينسان و بر اساس اين نكات عميق و تفكرانگيز است كه زندگى امام اول و پيشواى عاليقدر جهان اسلام را هرگز نمى توان سطحى و يك بعدى مورد مطالعه قرار داد. و به بررسى سادهء آن پرداخت، بلكه در تحليل شخصيت و شناخت راه و رسم او بايد به ابعاد گوناگون و جهات متعدد وجود او نظر افكند. فارغ از جنبههاى شخصى و ادراكات معنوى او، كه در بحثهاى پيش از آنها سخن گفته شد، در اصول كشوردارى وآئين اداره ممكلت، سخنان ارزنده، رهنمودهاى عالى جاودانه، و دستور العملهاى بى همتايى دارد كه گويى هرچه زمان بر آنها مى گذرد تازگى و طراوت خود را از سر مى گيرند، و با گذشت زمان به جاى كهنه شدن نو مى شوند. هم از اين روست كه تاكنون، مردان بزرگ سياستگرى و كشورمدارى، در قسمتهاى مختلف علوم سياست، جامعه شناسى، روانكارى، حقوق مدنى و جزائى و قضايى، اين سخنان و رهنمودها را مورد استفاده قرار داده اند، سهل است، دانشمندان بر اساس اين سخنان، كتابها و رسالهها و تأليفات و تحقيقات ارزنده پرداخته اند، كه همه وقت و همه جا، به كار دانش پژوهان آمده، تشنگان اين رشتههاى علوم را سيراب ساخته است. راستى را، جامع ترين وكامل ترين برنامههاى مملكت دارى امام، در خطبههاى متعدد آن پيشوا، در نهج البلاغه آمده است، كه بررسى و تفحص كامل و عميق آنها كار سياستگران و كشور مداران است. ما نيز، براى آنكه از اين خرمن باشكوه، توشهاى برگيريم و از اين رهگذر يكسره بى نصيب نمانيم، شمه اى از اين رهنمودهاى جاودانه و هميشه تازه را از فرمان مخصوص آن حضرت، كه خطاب به يكى از استانداران