6. در ميان مردم حاجتمند على (عليه السلام)، در زندگى خود، از اين دنياى خاكى فانى، به هيچ چيز دلبستگى نداشت. او از پوشاك به دو جامه كهنه و بى ارزش، از خوراك به دو قرص نان در شبانه روز اكتفا مى كرد. در مقام جانشينى پيغمبر، امير مؤمنان و پيشواى مسلمانان، نه تنها قصر و كاخى نداشت، بلكه در كلبه اى كوچك و محقر زندگى مى كرد كه تنگدست ترين افراد نيز از زندگى در آن اكراه داشتند. هميشه دم از مسكينان و نيازمندان و محرومان و مستمندان مى زد و خود عملا همه جا همه وقت با آنان همگان و همراه بود.
روش و سيرهء على (عليه السلام)، همواره مالامال از سعى و كوشش در رفع نيازمنديهاى مردم محروم بود. او خود زهد مى ورزيد، و از دنيا به حد اقل مظاهر آن اكتفا داشت، ولى راضى نبود كه مردم نيز همانند او با محروميت بسر برند. بلكه مى خواست همگان به حق طبيعى و مشروع خود برسند و آسايش و راحتى خود را در آسايش و راحتى ديگران جستجو كنند و به دست آورند. او تصريح دارد كه مى تواند از غذاهاى گوارا و لذيذ، و از پوشاك نرم و لطيف، و از مسكن زيبا و باشكوه استفاده كند، ولى از آنها بدين جهت نفرت دارد كه در اجتماع، گروهى بينوا و فقير وجود دارند كه قادر نيستند از اين مواهب الهى بهرهمند شوند. و مايل است همگان با هم و به طور يكسان توانايى استفاده از اين مواهب را پيدا كنند. مى فرمايد: " آيا به همين دل خوش دارم كه مرا پيشواى مسلمانان بنامند، ولى در سختى ها و ناگوارىهاى فقر و تنگدستى، با مردم شريك و سهيم و همدم نباشم؟ ". و باز مى فرمايد: " اين لنگه كفش وصله دار، در نزد من از حكومت در شما بهتر است، اگر حق را برپا نگهدارم و باطل را از ميان نبرم ".
از سخنان معروف اوست كه: " به خدا ايمان نياورده است كسى كه شب، خود را كاملا سير كند و همسايهء او گرسنه باشد ".
على (عليه السلام)، پيشواى بزرگ جهان اسلام كه نمونه كامل يك انسان متعهد و دلسوز در