بر ذات پروردگار، ايمان را يگانگى خداوند، يعنى شهادت بر يكتايى وبى همانندى او تكميل كنند وتوحيد را با صميميت واخلاص به اتمام مى رسانند. صاحبدلان، چون صميمانه بر وحدت خدا اعتراف كردند، اورا چنان پاك وبى آلايش مى بينند كه ذات مقدسش را از هر نام ووصف، پاك ومنزه مى دانند، حاشا كه آن يگانه به صفتى موصوف باشد، زيرا كه به هنگام توصيف، چنان مى نمايد كه نامش، از هر صفتى جدا است. پس اگر كسى بخواهد خداوند متعال را توصيف كند، مثل آن است كه بخواهد براى وجودى بى همتا ومانند ناپذير، همتا ومانندى آورده باشد وچنين كسى از سر منزل حقيقت، فرسنگها فرسنگ، دور وبيگانه وگمراه است ".
آزادى از ديدگاه على (عليه السلام) " آزادى " كلمه اى است زيبا وفريبا ومقدس كه بيشتر بر سر زبانها است، ولى كمتر بهه مفهوم حقيقى آن پى برده وعمل شده است. على (عليه السلام) در يكى از سخنان جالب وشيواى خود خطاب به يكى از ياران خود مى فرمايد: " لا تكن عبد غيرك قد جعلك الله حرا ".
هرگز بنده اى ديگرى مباش چون خداوند ترا آزاد آفريده است.
در اين جملهء كوتاه، معنايى سرشار از علم وآگاهى نهفته است. با اين توجيه وتفسير كه اگر ديگران مفهوم يا مصداق آزادى را در ديگران جستجو مى كنند وآنرا مى خواهند از ديگران دريافت كنند، امام (عليه السلام) آن را در وجود خود فرد، جستجو مى كند واورا به خويشتن دعوت مى كند. وبازگشت به خويشتن مى دهد، تا خود را شايسته اى برخوردار از آزادى نمايد. به تعبير رساتر، آزادى را ذاتى مى داند وخود جوش، نه اكتسابى واعطائى. بنده وبردهء ديگرى شدن، معناى وسيع ودامنه دارى دارد كه مى تواند شامل انسانها، اجناس، تمايلات، مقام هاى دنيوى، غرائز سركش، تمايلات جنسى، افكار وايده هاى تند ومخرب وديگر مقولات گردد. ولى انسان آزاده ووارسته وآزادى خواه واقعى، طبق تعريف امام (عليه السلام)، فردى است كه آنچنان خود را تربيت كرده است وآنچنان مهار نفس وزمام اراده وغريزه را در اختيار خود دارد، كه به هيچ قيمت، زير يوغ استثمار واستعمار وبهره كشى ديگران نمى رود، ومورد هجوم تمايلات وخوسات هايناروا قرار