جهاد از ديدگاه على (عليه السلام) اين على بن ابى طالب (عليه السلام) است كه در قتال، معناى ديگرى دانسته بود، و به قصدى جنگ مى گرد غير از مقاصدى كه ديگران دارند. او همراه زهد، جهاد را برگزيد، و زاهدان گوشه گير و منزوى را به فتح قلعه ها واداشت. خاك دشمنان را با عدل يكسان نمود، چون در مكارم اخلاق به حد اعلاى خود رسيده بود ". (1) على (عليه السلام) و مستمندان " آيا عقل نيرومند و كاملى را شناخته اى كه بيش از ده قرن قبل از اين حقيقت اجتماعى امروزى را بيان و اثبات نمود؟ و جلو ابهامها و اشتباهها را گرفت و صريحا اعلام داشت: هيچ بينوائى گرسنه نمانده مگر در سايه آنكه ثروتمندى از حق او بهرهمند گشته و هيچ نعمت انبوهى را نديدم مگر آنكه در كنار آن، حقى ضايع و پايمال شده باشد ". اگر " رافائيل " نقاش معروف ايتاليائى، يك زن ده نشين و كشاورز ايتاليائى را نمونه و سمبل براى نقاشى چهرهء مادر مسيح قرار داد، تا بدان وسيله هرگونه مفهوم و معناى صفت نيكدلى و انسانى را در او ظاهر سازد، و اگر " تولستوى " و " ولتر " و " گوته " در پديدههاى فكرى و اجتماعى خود از روح رافائيلى در هنر خود الهام مى گيرند، اين مرد بزرگ، على بن ابى طالب (عليه السلام)، صدها سال بر آنها پيشى جسته است و با اينكه امكانات و شرايط عصر آنان، قابل مقايسه باهم نيست، ولى او در آن زمان با پادشاهان و فرمانروايان و فرمانداران و سودجويان به مبارزه برخاست، و در راه احقاق حق مستمندان قيام كرد، و با فكر سخيف زورمندان پيكار نمود، و چنين سوگند پايدارى ياد نمود: " به خدا سوگند، داد ستم كش را از ستمكار بستانم و دماغ ظالم را با اينكه او را خوش نيايد، به خاك بمالم، تا او را به سوى سرچشمه حق و عدالت بكشانم ". (2) سپس افزود: " زير دستان شما برترند، و زير دستان شما پست تر، فئودالها، طبقه حاكم زورگو، احتكارگران، و اهريمنان شر و فساد و بدبختى و پستى و مكر، صفات زشت و ضد انسانى خود را در زير لباسهاى نو مهترى پوشانده اند....
" آيا فقط به اين عنوان اكتفا كنم كه به من پيشواى مسلمانان بگويند، ولى در