دارد مىتواند عقد را به هم بزند:
(اول) ديوانگى. (دوم) مرض خوره. (سوم) مرض برص. (چهارم) كورى.
(پنجم) زمينگير بودن و در حكم او است شلى كه شل بودنش واضح باشد. (ششم) افضاء يعنى راه بول و حيض يا راه حيض و غائط او يكى شده باشد. (هفتم) آن كه گوشت يا استخوانى در فرج او باشد كه مانع نزديكى شود.
(مسأله 2390) اگر زن بعد از عقد بفهمد كه شوهر او پيش از عقد ديوانه بوده است يا آن كه بعد از عقد چه پيش از نزديكى يا بعد از آن ديوانه شود يا آلت مردى نداشته، يا بعد از عقد پيش از نزديكى بريده شود يا مرضى دارد كه نمىتواند وطى و نزديكى نمايد، هر چند آن مرض بعد از عقد و پيش از نزديكى عارض شده باشد در تمام اين صور بى طلاق مىتواند عقد را به هم بزند، ولى در صورتى كه شوهر نتواند نزديكى نمايد لازم است زن به حاكم شرع يا وكيلش رجوع نمايد و او به شوهر يك سال مهلت مىدهد و چنانچه نتوانست با آن زن يا زنى ديگر نزديكى نمايد زن پس از آن مىتواند عقد را به هم بزند. و اگر آلت مردى بعد از نزديكى بريده شود فسخ عقد از طرف زن اثرى ندارد و احتياط مستحب اين است كه شوهر او را طلاق دهد.
(مسأله 2391) اگر زن بعد از عقد بفهمد كه تخمهاى شوهرش را كشيدهاند در صورتى كه امر را بر آن زن مشتبه كرده باشند مىتواند عقد را به هم بزند و در غير اين فرض اشتباه اندازى احتياط ترك نشود.
(مسأله 2392) اگر بواسطه آن كه مرد نمىتواند وطى و نزديكى كند زن عقد را به هم بزند، شوهر بايد نصف مهر را بدهد. ولى اگر بواسطه يكى از عيبهاى ديگرى كه گفته شد، مرد يا زن عقد را به هم بزند، چنانچه مرد با زن نزديكى نكرده باشد چيزى بر او نيست و اگر نزديكى كرده، بايد تمام مهر را بدهد.