اگر چه يائسه يا صيغه باشد، يا شوهرش با او نزديكى نكرده باشد و اگر آبستن باشد بايد تا موقع زائيدن عده نگهدارد، ولى اگر پيش از گذشتن چهار ماه و ده روز، بچهاى به دنيا آيد، بايد تا چهار ماه و ده روز از مرگ شوهرش صبر كند و اين عده را عده وفات مىگويند.
(مسأله 2527) زنى كه در عده وفات مىباشد حرام است لباس الوان بپوشد و سرمه بكشد و همچنين كارهاى ديگرى كه زينت حساب شود بر او حرام مىباشد.
(مسأله 2528) اگر زن يقين كند كه شوهرش مرده و بعد از تمام شدن عده وفات شوهر كند، چنانچه معلوم شود شوهر او بعدا مرده است بايد از شوهر دوم جدا شود، و بنا بر احتياط (واجب) در صورتى كه آبستن باشد تا مقدار زائيدن براى شوهر دوم عده طلاق و بعد براى شوهر اول عده وفات نگهدارد، و اگر آبستن نباشد، براى شوهر اول عده وفات و بعد براى شوهر دوم عده طلاق نگهدارد.
(مسأله 2529) ابتداى عده وفات در صورتى كه شوهر زن غائب يا در حكم غائب باشد از موقعى است كه زن از مرگ شوهر مطلع شود.
(مسأله 2530) اگر زن بگويد عدهام تمام شده، با دو شرط از او قبول مىشود:
(اول) آن كه بنابر احتياط (واجب) مورد تهمت نباشد. (دوم) از طلاق يا مردن شوهرش بقدرى گذشته باشد كه در آن مدت تمام شدن عده ممكن باشد.
طلاق بائن و طلاق رجعى (مسأله 2531) طلاق بائن آنست كه بعد از طلاق، مرد حق ندارد بزن خود رجوع كند، يعنى بدون عقد او را بزنى قبول نمايد و آن بر پنج قسم است:
(اول) طلاق زنى كه نه سالش تمام نشده باشد. (دوم) طلاق زنى كه يائسه باشد. (سوم) طلاق زنى كه شوهرش بعد از عقد با او نزديكى نكرده باشد.
(چهارم) طلاق سوم زنى كه او را سه دفعه طلاق دادهاند. (پنجم) طلاق خلع و مبارات و احكام اينها بعدا گفته خواهد شد و غير اينها طلاق رجعى است به اين معنى