چنانچه دو مرد عادل گفته او را تصديق كنند يا قسم بخورند و يك مرد عادل هم گفته او را تصديق نمايد، يا يك مرد عادل يا دو زن عادله يا چهار زن عادله بگفته او شهادت دهند، بايد مقدارى را كه مىگويد به او بدهند و اگر يك زن عادله شهادت دهد، بايد يك چهارم چيزى را كه مطالبه مىكند به او بدهند و اگر دو زن عادله شهادت دهند، نصف آن را و اگر سه زن عادله شهادت دهند، سه چهارم آن را به او بدهند و نيز اگر دو مرد كافر ذمى كه در دين خود عادل باشند گفته او را تصديق كنند، در صورتى كه ميت ناچار بوده است كه وصيت كند و مرد و زن عادلى هم در موقع وصيت نبوده، بايد چيزى را كه مطالبه مىكند به او بدهند.
(مسأله 2735) اگر كسى بگويد من وصى ميتم كه مال او را به مصرفى برسانم يا ميت مرا قيم بچههاى خود قرار داده، در صورتى بايد حرف او را قبول كرد كه دو مرد عادل گفته او را تصديق نمايند.
(مسأله 2736) اگر وصيت كند چيزى از مال او براى كسى باشد و آن كس پيش از آن كه قبول كند يا رد نمايد بميرد، تا وقتى ورثه او وصيت را رد نكردهاند مىتوانند آن چيز را قبول نمايند ولى اين حكم در صورتى است كه وصيت كننده از وصيت خود برنگردد و اگر نه حقى به آن چيز ندارند.
احكام ارث (مسأله 2737) كسانى كه بواسطه خويشى ارث مىبرند سه دسته هستند دسته اول پدر و مادر و اولاد ميت است و با نبودن اولاد، اولاد اولاد هر چه پائين روند، هر كدام آنان كه به ميت نزديكتر است ارث مىبرد و تا يك نفر از اين دسته هست دسته دوم ارث نمىبرند. دسته دوم - جد يعنى پدر بزرگ و جده يعنى مادر بزرگ و خواهر و برادر است و با نبودن برادر و خواهر اولاد ايشان هر كدام آنان كه به ميت نزديكتر است ارث مىبرد و تا يك نفر از اين دسته هست دسته سوم ارث نمىبرند. دسته سوم - عمو و عمه و دائى و خاله