يعنى حيوانى كه وقتى رگ آن را ببرند خون از آن جستن مىكند - به بدن حيوانى كه خون جهنده ندارد برود، و خون آن حيوان حساب شود پاك مىگردد و اين را انتقال گويند. و همچنين است حكم در سائر نجاسات، و اما خونى كه زالو از انسان مىمكد چون خون زالو به آن گفته نمىشود و مىگويند خون انسان است نجس مىباشد.
(مسأله 211) اگر كسى پشهاى را كه به بدنش نشسته بكشد و نداند خونى كه از پشه بيرون آمده از او مكيده يا از خود پشه مىباشد، پاك است، و همچنين است اگر بداند از او مكيده ولى جزء بدن پشه حساب شود، اما اگر فاصله بين مكيدن خون و كشتن پشه بقدرى كم باشد، كه بگويند خون انسان است يا معلوم نباشد كه مىگويند خون پشه است يا خون انسان، نجس مىباشد.
7 - اسلام (مسأله 212) اگر كافر غير كتابى شهادتين بگويد يعنى به يگانگى خدا و نبوت خاتم الانبياء شهادت بدهد، به هر لغتى كه باشد مسلمان مىشود. و بعد از مسلمان شدن، بدن و آب دهان و بينى و عرق او پاك است، ولى اگر موقع مسلمان شدن، عين نجاست به بدن او بوده، بايد بر طرف كند و جاى آن را آب بكشد، بلكه اگر پيش از مسلمان شدن عين نجاست بر طرف شده باشد، احتياط واجب آنست كه جاى آن را آب بكشد. و بنابر اظهر كافر كتابى پاك است.
(مسأله 213) اگر موقعى كه كافر بوده لباس او با رطوبت به بدنش رسيده باشد و آن لباس در موقع مسلمان شدن در بدن او نباشد نجس است، بلكه اگر در بدن او هم باشد، بنابر احتياط واجب بايد از آن اجتناب كند.
(مسأله 214) اگر كافر شهادتين بگويد، و انسان نداند قلبا مسلمان شده يا نه پاك است، و همچنين اگر بداند قلبا مسلمان نشده است ولى چيزى كه منافى با اظهار شهادتين باشد از او سر نزند.