در مسأله (2408) گفته شد او را عقد كند و بچهاى از آنان پيدا شود در صورتى كه ندانند از نطفه حلال است يا حرام، آن بچه حلال زاده است.
(مسأله 2464) اگر مرد نداند كه زن در عده است و با او ازدواج كند چنانچه زن هم نداند و بچهاى از آنان به دنيا آيد، حلال زاده است و شرعا فرزند هر دو مىباشد.
ولى اگر زن مىدانسته كه در عده است و تزويج در عده جايز نيست شرعا بچه، فرزند پدر است و در هر دو صورت عقد آنان باطل است و به يكديگر حرام مىباشند.
(مسأله 2465) اگر زن بگويد يائسهام نبايد حرف او را قبول كرد ولى اگر بگويد شوهر ندارم، حرف او قبول مىشود.
(مسأله 2466) اگر بعد از آن كه انسان با زنى ازدواج كرد، كسى بگويد آن زن شوهر داشته و زن بگويد نداشتم، چنانچه شرعا ثابت نشود كه زن شوهر داشته بايد حرف زن را قبول كرد. ولى اگر آن شخص ثقه باشد و بگويد من او را عقد كردهام و راهى بر اثبات ندارم بنابر احتياط (واجب) لازم نمىتواند زن مزبور را عقد كند.
(مسأله 2467) تا دو سال پسر يا دختر تمام نشده، پدر نمىتواند او را از مادرش جدا كند و احوط (مستحب) و اولى آنست كه دختر را تا هفت سال از مادرش جدا نكند.
(مسأله 2468) مستحب است در شوهر دادن دخترى كه بالغه است يعنى مكلف شده عجله كنند، از حضرت صادق (ع) روايت شده كه يكى از سعادتهاى مرد آنست كه دخترش در خانه او حيض نبيند.
(مسأله 2469) اگر زن مهر خود را به شوهر صلح كند كه زن ديگر نگيرد، واجب است كه زن مهر را نگيرد و شوهر هم با زن ديگر ازدواج نكند.
(مسأله 2470) كسى كه از زنا به دنيا آمده اگر زن بگيرد و بچهاى پيدا كند آن بچه حلال زاده است.
(مسأله 2471) هر گاه مرد در روزه ماه رمضان يا در حال حيض زن با او نزديكى كند معصيت كرده، ولى اگر بچهاى از آنان به دنيا آيد حلال زاده است.