هلو:
هلو به اندازه اى كه قابل باشد از منحنى بالاتر رفت كه مىتوان قسمت محاذى منحنى را زخم نمود در چوب بيد نقطه وسط شكافى يا سوراخى بنمائيد و شاخه هلو را از آن شكاف بطورى بيرون آوريد كه قسمت پوست شده از ساقه هلو در سوراخ جا بگيرد بعد محكم محل را با نخ به بنديد پس از آنكه مطمئن شديد هلو با بيد جوش خورده هلو را از ريشه قطع نماييد از درخت باقى مانده كه شاخه هلو و ريشه و شاخه ابتدائى از بيد است مىگويند هلوهائى بدون هسته و آبدار به دست مىآيد!) هلو از رازى خوخ - شفتالو - هلو - فليق: سرد كننده هستند و براى شخص مبتلا به تب در موقع بالا رفتن تب غب (يك روز در ميان) و تب محرقه سودمند هستند اين دو ميوه در بدن مائيت و آبكى شدن خون را زياد مىكنند يعنى خونهائى كه از آنها توليد مىشود استحاله كامل پيدا نكرده و خون طبيبى از آن درست نمىشود و سبب عفونت گرديده و پس از يك يا دو ماه باعث بروز تب مىگردند مانند زردآلو، با اين فرق كه تبهائى كه از خوردن شفتالو عارض مىگردد شديدتر و طولانىتر است و روى آن نبايد آب برف يا غذاهاى ترش خورد بلكه از داروهاى گوارشى بايد ميل كنند كسى كه مزاجش خيلى گرم است روى آن جلنجبين نخورد مگر روزى كه زياد كار كرده و رنج برده است و تشنگى زياد دارد در اين روز بايد سوپ يا مرق غذاهاى پخته مانند اسفيد باوزيره باى شيرين بخورد هلو زودتر از شفتالو از شكم دفع مىشود گاهى ادامه خوردن هلو و كشمش و خربزه سبب اسهال مىگردد در اين حال بايد آب گرم بنوشند تا اسهال كمتر شود و بعد از آن داروئى بخورند كه مرض به كلى قطع شود..