خوردنى در منزل نداشت و ابراهيم (ع) هم از سفر چيزى پيدا نكرده بود مقدارى سنگ و شن بجوال جمع كرده آورد.
و در روايتى ديگر آن حضرت رفت و دو ركعت نماز خواند و ديد ظرفى كه براى غذا آماده كرده بود نيست فهميد كه خدا اسباب غذا را معين كرده است، موقعى كه وارد منزل شد ديد ساره چيزى مىپزد فرمود: از كجا آوردى گفت: آنچه تو با دست آن مرد، فرستاده بودى در حالى كه خداوند به جبرئيل امر كرده بود آن شنهائى را كه ابراهيم روى آن نماز خوانده جمع كرده بياورد و خداوند شنها را جاورس (ذرت) و سنگهاى گرد را شلغم و سنگهاى مستطيل را هويج قرار داده بود (1).
در روايتى على بن ابيطالب فرمود: از پيغمبر خاتم صلى الله عليه وآله در باره - هويج سؤال شد فرمود: داستان ابراهيم را تا آخر آن ولى در آن روايت بجاى جاورس ذرت و بجاى شلغم لغت (شلغم) ذكر شده است 1 توضيح: جاورس لغت هندى و به فارسى ذرت گويند.