و زنده بماند، تا سپاس خدا را بگويد ارى بايد بمناسبت مرض گياه متناسب را استعمال نمايد، چون هر كار اين عالم بر روى نظمى استوار است، چيدن آجرها و سنگها با نظمى مخصوص خاصيتى بخصوص دارد، تنظيم حروف و كلمات بمناسبت حال و مقام شنونده را با جذبه كلام بسوى خود مىكشد و متاثر مىسازد شناخت تنظيم حروف ، حرفى پهلوى حرفى ديگر اسم اعظم را مىرساند، تنظيم هر حرف با حرفى ديگر وبالاخره شناخت خاصيت مقارنت يك گياه با گياهى ديگر خاصيت و تأثيرى با تناسب مرض دارد لذا بهتر است خاصيت و اسم هر گياه را بدانيم و اين گونه جملات را قطع كنيم و حوصله تو را تنگ نكنيم. ابرفيون: (صمغ مازريون ايطاليائى) در صمغها اقسام آن بحث شده است.
اين گياه در جلد سوم ص 77 طب اسلامى در قسمت داروى سردى معده و تنگى دل به كار برده شده است اذان الفار (گوش موش)، مروش:
ديسقوريدس گياه شناس يونانى پيش از اسلام وجالينوس فوائدى