استعمال آن در امزجه مختلف بششصد قسم وسكنجبين را هزار ودويست وشصت قسم منحصر ساخته اند وظاهرا كه تركيب اشربه موافق وامراض مختلفه منحصر نميتواند بود ومزاج اشربه زياده از يكسان باقى نميماند وشروط ترتيب انست كه هر چه از فواكه صلبه باشد مثل سيب وبه بعد از پاك كردن از پوست وتخم وكوبيدن او باد وزن آن آب بجوشانند تا بنصف آيد پس صاف نمايند وهر چه غير صلبه باشد مثل ليمو وترنج وامثال او را افشرده آب انرا بگيرند وهر چه گياه وبرگ خشك باشد يك شبانه روز خيسانيده بعد از آن بجوشانند وهر چه از جمله بيخها وشاخها باشد زياده از يك شبانه روز بخيسانند و هر چه برگ وشاخ وگل تازه باشد كوبيده آب آن را بگيرند وبا شكر وعسل ودوشاب انگورى وامثال آن بقدريكه مقصود باشد بقوام آورند وعطريات را مثل مشك وعنبر بعد از قوام وفرو آوردن او را از سر اتش داخل كنند ودر شربتهاى فواكه كه مطلب تقوية بوده باشد شرط است كه شيرينى او بقدر ثلث آب ميوها باشد وقدما گفته اند كه چون مريض را قوتها تغيير يافته وبالطبع جگر مشتاق شيرينى وجاذب انست پس اگر شكر وامثال آن زياده باشد بيشتر جذب مىكند وبار طبيعت مىشود واگر كمتر باشد جذب او بحسب الواقع نمىشود واو خال عسل وشكر وساير شيرينيها در اشربه بايد درجه مزاج هر يكرا از شيرينى او با انچه شربت ميسازند ملاحظه نمود وموافق قصد مخلوط كرد وهر گاه المى در اعضاى تنفس ويا مريض صاحب سعال باشد اشربه حامضه را استعمال جايز نيست واگر در استعمال آن لابد بشاد مثل سعل ودق بايد با صمغ عربى وكثيرا وغيره مغربات استعمال نمايند سكنجبين ساده كه عبارت از سركه وفتد است هر گاه اجزا امساوى باشد مايل بسردى خواهد بود مفتح سده ورافع تشنگى وقاطع صفرا او در حميات حاره وامراض سپرز وجگر ومعده مفيد است واگر سرد وتر خواهند سركه را زياد كنند واگر معتدل خواهند فتد را دو چندان سركه كنند سكنجبين دوشابى كه سركه بادوشاب انگورى مساوى باشد معتدلست سكنجبين عسلى كه سركه وعسل بالسويه باشد گرم باعتدال وجهة امراض بلغمى وتفتيح سده وتقوية جگر ومعده وتبهاى مركبه نافع است سكنجبين سفر جلى جهة تقوية معده وجگر حاره ورفع غثيان وقى واسهال صفرا وى وقطع عرق نافع است آب به شيرين وترش بالسويه دو جزو سركه وقند از هر يك يكجزو بقوام آورند واگر با آب به شيرين ترتيب دهند قبض او كمتر است سكنجبين اصولى جهة حمياة وسدها وعطش وجلاى معده از بلغم از بلغم حل خمرده رطل آب شيرين بقدريكه حدة سركه را بشكند پوست بيخ كرفس پوست بيخ رازيانه يكد 6 وقيه تخم كرفس رازيانه وانيسون مكد 2 وقيه در سركه مذكور يك شبانه روز خيسانيده وبآتش هموارى پخته تا سدس او كم شود پس از آتش گرفته وصاف نموده بريزند بهر جزئى از اين مطبوخ دو جزو از شكر وبپزند تا بقوام آيد واگر خواهند كه زعفران داخل كنند 3 م زعفرا را در خرقه بسته در وقت جوشيدن او 2 بيندازند ودرد اوصاف كنند سكنجبين افتيمونى كه با ماء بن استعمال نمايند افتيمون بسفايح خربق سياه خربق را نيمكوب كرده يك شبانه روز در نودل سركه بخيسانند ونودل آب اضافه نمايند وباتش نرم بجوشانند وبسريح را كوفته در كيسه كرده در آن بيندازند وچون آب بسوزد كيسهء افتيمونرا انداخته يكجوش داده بعد از آن صاف نمايند وبا دويست وپنجاه ل فتد بقوام آورند وهر روز تا چهار ده ل استعمال نمايند قى در مزاجى كه بسيار حار بوده باشد باين نسخه ترتيب دهند افتيمون بسفايح تخم كاسنى مكد 7 م تخم كرفس 2 م تخم خياره 5 م بيخ كاسنى دوم بيخ رازيانه 2 م ادويه را با سركه نودل وآب نودل جوشانيده افتيمون را در لته بسته در آخر يكدو جوش داده بعد از سوختن آب صاف نمايند وبا دويست وپنجاه ل فتد بقوام آورند سكنجبين بزورى معتدل جهة تبهاى مركبه وضعف جگر وصفراى محى واستسقاى حار نافع ست تخم رازيانه تخم كشوث انيسون گلسرخ تخم كاسنى تخم خيار تخم خربزه تخم كرفس بيخ رازيانه بيخ كبر اصل السوس بيخ كاسنى عناب در سركه وآب خيسانيده بجوشانند تا بنصف رسد وبا شكر بقوام آورند سكنجبين انجدانى از تاليف حقير است در رفع تب ربع مجرب وجهة سپرز بيعديل انجدانرا نيمكوب كرده شب در سركه وآب خيسانيده روز ديگر بجوشانند تا بنصف رسد بعد از آن صاف نموده با دوشاب انگورى بقوام آورند وهر روز ده ل را با آب شاه تره با شيرهء تخم كرفس واگر حرارت غالب باشد با كاسنى وامثال او استعمال نمايند شربت ورد مكرر مسهل جهة احتراقات وجرب وحكه وامراض جگر وسوداى رقيق وسده وضعف كرده وصفراى سوخته نافع ومورث تشنگى ومصحلش تخم كاهو وطباشير ومصطكى وانيسون از هر يك ل بازاى هر يكرطل شربت ادويهء مذكوره را بوزن مزبور گرفته در ميان شربت بيندازند تا بجوشد وطريق آنست كه پنجرطل آب را بجوش آورده چهار رطل برگ گل تازه را بچهار دفعه بريزند وهر دفعه يكرطل آب بسوزد پس آن را صاف كرده به دستور حصهء ديگر را بريزند تا اينكه از اين آب ربع بماند واگر قويتر خواهند گل را پنج يا شش رطل ميتوان كرد شيخ الرئيس زياده بر پنج را منع نموده پس با هموزن آب صاف او شكر بقوام آورند وقدر شربتش از ده ل تا سى مثقال است با يخ واگر با نصف وزن او سكنجبين بنوشند جهة قمع صفرا اولى است شربت ورد قابض جهة امراض جگر نافع است چهار رطل گلسرخ اقماع دار را بيكدفعه در ده رطل آب بجوشانند تا بربع رسد وصاف نموده با هموزن او شكر بقوام آورند واگر قويتر خواهند باز أحر يكر طل آن هر يك از مصطكى وتخم مورد وصندل سفيد وآرد كنار گشنيز خشك طباشير يك مثقال در پارچه بسته در او ببندند
(٣٣١)