همواره سخن از سود شخصى خود مى زنند و تو را به ظلم و ستم در راه كسب مال و ذخيرهء زر، تشويق مى كنند. بخيلان و آزمندان، مردمى ضعيف النفس هستند كه بر عظمت و قدرت الهى تكيه ندارند، و از كمك پروردگار خويش نا اميد و آشفته خاطر و بدگمان هستند. بخل، ترس، حرص و طمع، سه غريزه مختلف هستند و يك واژه آنها را گرد هم مى آورد و آن عدم اعتماد به خدا و سوء ظن و بدگمانى به مبدأ آفرينش و ايزد دانا و توانا است. تو مى توانى از ميان خردمندان ملت، وزيران كار آزموده اى كه دست به جنايت و خيانت نيالودهاند، و همكار و معاون ستمگران نشده اند، انتخاب كنى. آنان از نظر هزينه و مخارج زندگى با صرفه ترند (چون عادت به عيش و نوش و ولخرجى ندارند).
از نظر همكارى مفيدترند، و از نظر روابط مهربانتر، و غير از تو، انيس و آشنايى ندارند. اين چنين افرادى هستند كه آزار و ناراحتى ندارند، و از تملق و چاپلوسى بدورند.
در زندگى سياسى و اجتماعى، تا مى توانى با پرهيزكاران در آميز و در معاشرت و صحبت، عناصر شايسته را مورد مشاوره خود قرار بده و سعى و كوشش كن آنان نيز تو را به عجب و خودستايى وا ندارند.
مالك! سعى و كوشش كن كه در حكومت تو خادم و خائن يكسان نباشند. اگر آنان هر دو به يك ديده نگريسته شوند، و خدمتگزار صديق و واقعى در برابر خدمت خود پاداش مناسب يا تشويق شايسته نبيند، دلسرد و سست مى گردد و در مقابل آن، خائنى كه جزاى خيانت خود را كاملا نبيند، كردار زشت خويش را با جرأت بيشترى تكرار مى كند. تو بايد هر كدام را با سزاى عمل خويش مجازات نمايى. هيچ چيزى نسبت به جلب نظر و توجه به ملت، بهتر از آن نيست كه در حق آنان نيكى و احسان شود و هزينه ها و گرفتاريهاى آنان سبك گردد و بارى از دوش آنان برداشته شود. و آنان به كارى كه از عهده شان ساخته نيست، اكراه و اجبار نگردند.
با زير دستان خود با حسن ظن و نيت خوش مدارا كن. حسن ظن جلوى بسيارى از توهمات را مى گيرد. بهترين فردى كه مى توانى بيشتر به او حسن نظر نشان دهى، كسى است كه آزمايشات و امتحانات از او بيشتر صورت گرفته است و سزاوار سوء ظن تو فردى است كه امتحان و آزمايش خوبى پيش تو نداده است.