با روش و رفتار خود عقده و كينههاى مردم را بگشا.
اى مالك! اكنون كه پاى در مسند فرمانروايى، گذاشته اى خواه ناخواه بايد اغراض شخصى را كنار بگذارى و آن افراد سخن چين كه گرد حاكم جديد به سعايت و سخن چينى حلقه مى زنند و مى خواهند كه قدرت حكومت را آلت اجراى هدفهاى شخصى خود نمايند، وظيفه توست كه فتنه انگيزى و مطالب شخصى آنان را تشخيص دهى و با شهامت و در نهايت دقت، در مورد گفتههايشان ارزيابى كنى. به هوش باشد كه گاهى سخن چينى، در لباس حكما و مصلحين جلوه گر مى شود. هرگز نصيحت اين گروه را به گوش مگير به سخنان آنان اثر مده.
اى مالك! بدترين وزيران تو كسى است كه قبل از تو نيز در دوران تبهكاران و ستمگران، وزارت آنان را نيز به عهده داشته است. و در گناه و تبهكارىهاى آنان سهيم و شريك بوده است. هرگز خود را با پذيرفتن چنين وزرايى و به كار گماردن آنان، به آلودگى و تباهى نزديك نكن، چرا كه آنان از آنجا كه با طيب خاطر و رضاى باطن مدتها همكاران و ياران گروه ستمگران و بيداد گستران بوده اند، ديگر نمى توانند ترك عادت باطنى كنند، و از خواص و هم رازان تو گردند. تو از ميان خردمندان و انديشمندان، وزيران كار آزموده و لايق انتخاب كن كه دامنشان به خون شهيدان و بى گناهان آلوده نشده باشد و دست پرهيز و تقواى آنان به مال مستمندان هرگز دراز نشده باشد.
وزيران تو بايد از كسانى باشند كه نه خود ستم كرده اند و نه ستمگر را با دست و زبان يارى داده اند. نه افرادى كه خود خون يتيمان را خورده اند و خونابه از ديده بيوه زنان و پدر مردگان افشاندهاند.
اى مالك! تو را به استفاده و بهره بردارى از انديشه خير خواهان و عناصر صالح و كاردان توصيه مى كنيم. هرگز با فرد بخيل و تنگ نظر مشورت مكن، چنين كسى پيوسته از تنگ نظرى و گدايى دم مى زند و تو را از رادمردى و گشاده دستى و دريا دلى باز مى دارد. فرد ترسو هم مىكوشد كه پايهء تصميم و ارادهء اصحاب مشورت را سست و ناچيز سازد.
اى مالك! هرگز با بخيلان و آزمندان و طعمكاران همنشين مباش! اين جماعت