اهريمن نفس همواره افسون مى كند و آدمى را به ناشايست ها واميدارد و جز در سايه لطف و پناه خدا كسى را از وسوسه آن ايمنى نيست ".
" اى مالك! آيا مى دانى سرزمينى كه اكنون تحت حكومت و سيطره تو در آمده است، كجاست؟ آنجا كشور مصر و سرزمين فراعنه و بارگاه فرمانروايان بزرگى است كه فراخناى جهان در جولان كميت ايشان، مى دانى تنگ و نارسا بود. سرزمين مصر، در تاريخ طولانى خود، حكمفرمايان دادگر و پادشاهان ستمگر فراوان ديده است. آگاه باش كه تاريخ روزگار، نام تو را در عداد بيدادگران، به ننگ وعار ثبت نكند ".
" اى مالك! آنطور كه تو در كار پيشوايان پيشين خود نگران بودى و مراقب رفتار آنان مى شدى، مردم نيز رفتار تو را با دقت بيشترى مراقبت مى كنند، و از كار و كردار تو غافل نخواهند بود. آنچه تو در باره آنان مى گفتى سعى كن كه مردم درباره تو نگويند. بر كارهاى نيكوكاران از گفت و گوهايى كه بر زبان بندگان صالح خدا جريان پيدا مى كند، مى توان پى برد. براى روزگار سخت آخرت، چه ذخيره اى بهتر از نيكوكارى مى توان توشه ساخت؟ كدام پس اندازى از عدل و داد براى فرمانروايان و حكام پر ارزش تر و بهتر خواهد بود؟ پس بر غضب و شهوت خويش مسلط باش، و از آنچه بر تو حلال نيست، سخت پرهيز كن و نسبت به خواستههاى افراطى نفس انسانى، اعراض نما، خواه مكروه باشد يا محبوب ".
" آه، مالك! با تودههاى ملت مهربان باش و به عطوفت و مهربانى با آنان رفتار كن و با قلب سرشار از عطوفت به كارها و امور آنان بنگر مبادا نسبت به آنان در لباس چوپانى، گرگى خونخوار باشى و استثمار و بهره بردارى از آنان را مغتنم شمارى!
اى فرمانرواى مصر! فرمانبرداران تو، از دو صنف بيرون نيستند: يا مسلمان هستند كه با تو در آئين و دين برابر و يكسانند و همچنان كه تو را در زندگى لغزشى در پيش است آنان نيز بدون لغزش و خطا نخواهند بود. پس بايد تو فرمانروا، با آن ديده در آنان بنگرى كه انتظار دارى خداوند با آن نظر در تو بنگرد.
اى مالك! تو بر مصر حكومت مى كنى وامير المؤمنين بر تو. ولى پروردگار بى همتا بر همگى ما و بر سراسر وجود و هستى حكومت دارد. او كه ما را پيشوا و والى بر بندگان خود