سپاه انبوهش رسيد و از پيشدستى ابوالاعور خشنود شد. معاويه براى اطمينان بيشتر عده اى بر نفرات ابو الاعور افزود. اصحاب على (عليه السلام) در مضيقه بى آبى قرار گرفتند.
شاميان عموما از پيش آمد اين فرصت خوشحال بودند، و معاويه با مسرت اظهار داشت:
" اين پيروزى مال ماست ".
تنها عمرو بن العاص معاون و مشاور مخصوص معاويه اين كار را مصلحت نمى ديد. از آن سو، على (عليه السلام) خودش رسيد و از ماجرا آگاه شد. نامه اى به وسيله يكى از بزرگان فرستاد، كه " تو و پيروانت قبل از هر چيز اسلحه به كار برده ايد، به علاوه جلوى آب را بر ياران من گرفته ايد، دستور بده از اين كار دست بردارند تا مذاكرات آغاز گردد. البته اگر تو به چيزى جز جنگ راضى نشوى، من ترس و ابايى ندارم ".
اين نامه به دست معاويه رسيد. با مشاورين خود در اطراف اين موضوع مشورت كرد.... عموما نظرشان اين بود: فرصت خوبى به دست آمده، بايد استفاده كرد، و به اين نامه نبايد ترتيب اثر داد. تنها عمرو بن العاص نظر مخالف داشت.
گفت: " اشتباه مى كنيد، على و اصحابش چون در نظر ندارند در كار جنگ وخونريزى پيشدستى كنند، فعلا سكوت كرده اند و به وسيله نامه خواسته اند شما را از كارتان منصرف كنند. خيال نكنيد كه اگر شما به اين نامه ترتيب اثر نداديد و آنها را همچنان در مضيقه بى آبى گذاشتيد آنان عقب نشينى مى كنند. آن وقت است كه دست به قبضه شمشير خواهند برد و از پا نخواهند نشست تا شما را با رسوايى از اطراف فرات دور كنند ".
اما عقيده اكثريت مشاورين اين بود كه مضيقه بى آبى، دشمن را از پاى در خواهد آورد و آنها را مجبور به عزيمت خواهد كرد.
معاويه شخصا نيز با اين عقيده همراه بود. اين شورا به پايان رسيد. صعصعه براى دريافت جواب نامه به معاويه مراجعه كرد معاويه كه در نظر داشت از جواب دادن شانه خالى كند گفت: " بعدا جواب خواهم داد " ضمنا دستور داد تا سربازان محافظ آب، كاملا مراقب باشند و مانع ورود و خروج سپاهيان على (عليه السلام) شوند. على (عليه السلام) از اين پيشامد، كه اميد هرگونه حسن نيتى را در جبهه مخالف به كلى از بين مى برد و راهى براى حل مشكلات به وسيله مذاكرات باقى نمى گذاشت، سخت ناراحت شد. راه را منحصر به