شمارا اين چنين بار آورده است كه در برابر شخصيت ها وزمامداران جسور وبى پروا سخن گوئيد. به كاتب ونويسنده اش دستور داد هرطور كه اين زن مى خواهد برايش بنويسد ". اين داستان تابلويى گويا وترسيم بيانگر از عدل وداد ودموكراسى وآزاد منشى على (عليه السلام) وتربيت يافتگان مكتب تربيتى او بود. تاريخ، نمونه ها وشواهد فراوانى از دوران حكومت علوى در صفحات خود دارد، كه پژوهشگر ومحقق مى تواند از زواياى تاريخ، موارد بى شمارى را پيدا كند كه داستان بالا يكى از صدها نمونهء آنها است. (1) شبهاى ماه رمضان، شبهاى على است:
شبهاى خدا وشب هاى على، پيوند على با خدا پيوند على با شب، پيوند خدا با اين دو، ونيز على با اين هردو، پيوندى سرشار از راز ورمز خلقت ورحمت وشناختى كه مى خواست كه ديگران را نيز بدان راه، سوق دهد...
در زندگانى سراسر شور و ايمان، سراسر عشق به خدا و ايثار در راه خدا و پيامبرش، كه على (عليه السلام) از سر گذراند، شبهاى او سراسر عشق به خدا و ايثار در راه خدا و پيامبرش، كه على (عليه السلام) از سر گذراند، شبهاى او سر فصلى ديگر پايه گذار مكتبى ديگر است، همه هيجان خواستن و شرار توانستن، همه حرف دل، حرف جان، حرف اعماق ضمير، حرف دل نهادن و سر و جان دادن در راه محبوب و معبود ازلى و ابدى... چه رازى بوده است ميان على و شب، كه شب همه شب را، تا سحرگاهان بيدار مى مانده و با آفرينندهء شب و روز، راز دل مى گفته است؟ براى آشنايى با ذره اى از اين دنيا و قطرهاى از اين دريا، كه همه زيباترين وراز آلودترين شعر خلقت را به ياد مى آورد، نخست، ما نيز از زبان شعر مدد مى گيريم و اين فصل كتاب را با شعرى زيبا، از شاعر نامدار معاصر، " شهريار " كه شاهد گوياى عشق شورانگيزى است كه دربارهء اين محبوب دل و جان بشريت سروده است، آغاز مى كنيم: