بذل مال به فقيران و زير دستان دريغ مى ورزند. و كاخ نشينان به خاك نشينان توجهى مبذول نمى دارند و آنان كه در ناز و نعمت غرق شده اند و در زندگى اسرافها و تبذيرها مى كنند با لقمه نانى صاحب جانى را زنده نمى كنند، و آنان كه از فراوانى ثروت سرمست گشته اند با دينارى انسان نيمه جانى را از مرگ نجات نمى دهند، و پول بى جان را بر موجود جاندار ترجيح مى دهند. " يأتي على الناس زمان عضوض، يعص الموسر على ما في يديه و لم يؤمر بذلك، قال الله تعالى (ولا تنسوا الفضل بينكم) ". (1) على ناراحت است كه دنيا او را نشناخت، و حقيقت وى را درك نكرد، و مزاج منحرف محيط نتوانست عدالت او را هضم كند، و جمعى از اصحاب نادان و منافقش به تحريك دشمنان براى ساقط كردن حكومت عدالت پرورش كوششها كردند و توطئه ها نمودند، و براى ويران ساختن سازمان خلافت بىپرايه و مظلوم نوازش تلاشها به عمل آوردند، و براى دفع شر آنها جنگهاى خونينى به وقوع پيوست، و از اين رهگذر ضربههاى مهمى به پيكر اسلام وارد شد، و جمعى از اصحاب خشك و نادانش - كه نمى خواست با فشار و نيزه با آنها معامله كند - در برابرش قيام كردند، و از اينرو يك چريحه ديگر به دل مجروحش وارد آمد.... او ناراحت بود كه آن مردم كم مايه، نتوانستند ارزش حكومت ستم كش و ستمكش پرورش را درك كنند و وقتى او را خواهند شناخت كه ديگر فرصت از دست رفته است. " غدا ترون أيامي ويكشف لكم عن سرائري وتعرفونني بعد خلو مكاني و قيام غيري مقامي ". (2) فرزند ابى طالب محزون است كه بعد از او، زمانى مى رسد كه هيچ چيز از حق پنهان تر و هيچ چيز از باطل ظاهرتر نيست. و دروغ بر خدا و رسول (صلى الله عليه وآله) از هر چيز زيادتر مى گردد. و محيط مذهبى كاملا آلوده مى شود و زمام دين به دست مردم دنيا پرست مى افتد، و از دين به نفع دنياى خود، استفاده مى كنند و ارزش واقعى قرآن از بين
(٢٦٦)