را به مجتهدى كه از او تقليد نمىكند بدهد بنابر احتياط واجب بايد از مجتهدى كه تقليد مىكند اجازه بگيرد و در صورتى به او اذن داده مىشود كه بداند آن مجتهد و مجتهدى كه از او تقليد مىكند، سهم امام را به يك طور مصرف مىكنند.
(مسأله 1844) سيد يتيمى كه به او خمس مىدهند، بايد فقير باشد، ولى به سيدى كه در سفر درمانده شده، اگر در وطنش فقير هم نباشد، مىشود خمس داد.
(مسأله 1845) به سيدى كه در سفر درمانده شده، اگر سفر او سفر معصيت باشد، بنا بر احتياط واجب نبايد خمس بدهند.
(مسأله 1846) به سيدى كه عادل نيست مىشود خمس داد ولى به سيدى كه دوازده امامى نيست، نبايد خمس بدهند.
(مسأله 1847) به سيدى كه معصيت كار است، اگر خمس دادن كمك به معصيت او باشد نمىشود خمس داد. و بهتر آنست كه به سيدى هم كه آشكار معصيت مىكند، اگر چه دادن خمس كمك به معصيت او نباشد، خمس ندهد.
(مسأله 1848) اگر كسى بگويد سيدم نمىشود به او خمس داد، مگر آن كه دو نفر عادل، سيد بودن او را تصديق كنند، يا در بين مردم بطورى معروف باشد كه انسان يقين يا اطمينان كند كه سيد است.
(مسأله 1849) به كسى كه در شهر خودش مشهور باشد سيد است، اگر چه انسان به سيد بودن او يقين يا اطمينان نداشته باشد، مىشود خمس داد.
(مسأله 1850) كسى كه زنش سيده است بنابر احتياط واجب نبايد به او خمس بدهد كه به مصرف مخارج خودش برساند، ولى اگر مخارج ديگران بر آن زن واجب باشد، و نتواند مخارج آنان را بدهد، جائز است انسان خمس به آن زن بدهد كه به مصرف آنان برساند، و همچنين است دادن خمس به او كه در نفقات غير واجبهاش صرف نمايد.
(مسأله 1851) اگر مخارج سيد يا سيدهاى كه زن انسان نيست بر انسان واجب