باشد، و كسى آن را پيدا كند و طورى باشد كه به آن گنج بگويند.
(مسأله 1816) اگر انسان در زمينى كه ملك كسى نيست، گنجى پيدا كند، مال خود او است و بايد خمس آن را بدهد. اگر چه گنج غير از طلا و نقره باشد.
(مسأله 1817) نصاب گنج اگر نقره باشد 105 مثقال نقره مسكوك و اگر طلا باشد 15 مثقال طلاى مسكوك است و اگر از غير طلا و نقره باشد نصاب را با يكى از طلا يا نقره ملاحظه نمايند.
(مسأله 1818) اگر در زمينى كه از ديگرى خريده گنجى پيدا كند و بداند مال كسانى كه قبلا مالك آن زمين بودهاند نيست، مال خود او مىشود و بايد خمس آن را بدهد. ولى اگر احتمال دهد كه مال يكى از آنان است بنابر احتياط واجب بايد به او اطلاع دهد، و چنانچه معلوم شود مال او نيست، به كسى كه پيش از او مالك زمين بوده اطلاع دهد، و به همين ترتيب به تمام كسانى كه پيش از او مالك زمين بودهاند خبر دهد و اگر معلوم نشود مال آنان است، مال خود او مىشود و بايد خمس آن را بدهد.
(مسأله 1819) اگر در ظرفهاى متعددى كه در يك جا دفن شده مالى پيدا كند كه قيمت آنها روى هم 105 مثقال در نقره يا 15 مثقال در طلا باشد، بايد خمس آن را بدهد. ولى چنانچه در چند جا گنج پيدا كند، هر كدام آنها كه قيمتش به اين مقدار برسد، خمس آن واجب است و گنجى كه قيمت آن به اين مقدار نرسيده است خمس ندارد.
(مسأله 1820) اگر دو نفر گنجى پيدا كنند كه قيمت آن به 105 مثقال در نقره يا 15 مثقال در طلا برسد، اگر سهم هر يك آنان به اين مقدار نباشد، از ارباح مكاسب حساب مىشود.
(مسأله 1821) اگر كسى حيوانى را از قبيل ماهى بخرد، و در شكم آن مالى پيدا كند، اگر چه احتمال دهد كه مال فروشنده است، لازم نيست به او خبر دهد، و در حكم منافع كسب است ولى اگر از قبيل چهار پايان باشد لازم است به فروشنده