(مسأله 1715) اگر در قضاى روزه كوتاهى كند تا وقت تنگ شود و در تنگى وقت عذر پيدا كند، بايد قضا را بگيرد، و هر روز يك مد طعام به فقير بدهد، و همچنين است بنابر احتياط واجب اگر بعد از بر طرف شدن عذر تصميم داشته باشد كه روزههاى خود را قضا كند، ولى پيش از آن كه قضا نمايد در تنگى وقت عذر پيدا كند.
(مسأله 1716) اگر مرض انسان چند سال طول بكشد، بعد از آن كه خوب شد، بايد قضاى رمضان آخر را بگيرد، و براى هر روز از سالهاى پيش يك مد طعام به فقير بدهد.
(مسأله 1717) كسى كه بايد براى هر روز يك مد طعام به فقير بدهد مىتواند كفاره چند روز را به يك فقير بدهد.
(مسأله 1718) اگر قضاى روزه رمضان را چند سال تأخير بيندازد بايد قضا را بگيرد و از جهت تأخير در سال اول براى هر روز يك مد طعام به فقير بدهد و اما از جهت تأخير چند سال بعدى چيزى واجب نيست.
(مسأله 1719) اگر روزه رمضان را عمدا نگيرد، بايد قضاى آن را بجا آورد و براى هر روز دو ماه روزه بگيرد، يا به شصت فقير طعام بدهد يا يك بنده آزاد كند و چنانچه تا رمضان آينده قضاى آن روزه را بجا نياورد، براى هر روز يك مد نيز كفاره بدهد.
(مسأله 1720) اگر روزه رمضان را عمدا نگيرد و در روز مكرر جماع يا استمناء كند، كفاره مكرر نمىشود، ولى اگر چند مرتبه كار ديگرى كه روزه را باطل مىكند انجام دهد، مثلا چند مرتبه غذا بخورد يك كفاره كافيست.
(مسأله 1721) بعد از مرگ پدر، پسر بزرگتر بايد قضاى روزه او را به تفصيلى كه در نماز قضاى پدر در صفحه 249 گفته شد بجا آورد.
(مسأله 1722) اگر پدر غير از روزه رمضان، روزه واجب ديگرى را مانند