كس ديگر افطار كند، بعد معلوم شود مغرب نبوده است. (هشتم) آن كه در هواى صاف بواسطه تاريكى يقين كند كه مغرب شده و افطار كند، بعد معلوم شود مغرب نبوده است. ولى اگر در هواى ابر به گمان اين كه مغرب شده افطار كند بعد معلوم شود مغرب نبوده، قضا لازم نيست. (نهم) آن كه براى خنك شدن يا بىجهت مضمضه كند يعنى آب در دهان بگرداند و بىاختيار فرو رود و همچنين است بنابر احتياط واجب اگر مضمضه براى وضوى غير نماز واجب باشد ولى اگر فراموش كند كه روزه است و آب را فرو دهد، يا براى وضوى نماز واجب مضمضه كند و بىاختيار فرو رود، قضا بر او واجب نيست. (دهم) آن كه كسى از جهت اكراه يا اضطرار يا تقيه افطار كند لازم است قضاء نمايد و كفاره واجب نيست.
(مسأله 1698) اگر غير آب چيز ديگرى را در دهان ببرد و بىاختيار فرو رود يا آب داخل بينى كند و بىاختيار فرو رود، قضا بر او واجب نيست.
(مسأله 1699) مضمضه زياد براى روزهدار مكروه است و اگر بعد از مضمضه بخواهد آب دهان را فرو برد، بهتر آنست كه سه مرتبه آب دهان را بيرون بريزد.
(مسأله 1700) اگر انسان بداند كه بواسطه مضمضه بى اختيار يا از روى فراموشى آب وارد گلويش مىشود، نبايد مضمضه كند.
(مسأله 1701) اگر در ماه رمضان، بعد از نگاه به افق يقين كند كه صبح نشده، و كارى كه روزه را باطل مىكند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده، قضا لازم نيست. و همچنين اگر نگاه كند و احرار نكند كه صبح شده قضاء لازم نيست.
(مسأله 1702) اگر انسان شك كند كه مغرب شده يا نه، نمىتواند افطار كند، ولى اگر شك كند كه صبح شده يا نه، پيش از تحقيق هم مىتواند كارى كه روزه را باطل مىكند انجام دهد.