كه مردد است راه برود يا نرود، بايد نماز را شكسته بخواند، چه آن كه بعدا تصميم بگيرد كه بقيه راه را برود يا اين كه برگردد.
(مسأله 1300) اگر بعد از آن كه چهار فرسخ برود، مردد شود كه بقيه هشت فرسخ را برود يا اين كه به محل خود برگردد، ولى احتمال اين را بدهد كه در محل ترديد يا جاى ديگر ده روز توقف مىنمايد و بعد تصميم بگيرد كه بدون ماندن ده روز بقيه را برود، در اين صورت لازم است نماز را تمام كند، چه در حال ترديد راه برود چه نرود، ولى اگر تصميمش اين باشد كه هشت فرسخ ديگر برود يا چهار فرسخ برود، و چهار فرسخ برگردد از وقتى كه شروع به رفتن نمايد نمازش شكسته است.
(مسأله 1301) اگر پيش از آن كه چهار فرسخ برود، مردد شود كه بقيه راه را برود يا نه، و بعد تصميم بگيرد كه بقيه راه را برود، چنانچه باقيمانده سفر او هشت فرسخ باشد، يا اين كه بخواهد مثلا چهار فرسخ رفته و چهار فرسخ ديگر برگردد از وقتى كه شروع به راه رفتن بعد از تصميمش نمايد نماز را شكسته مىخواند و الا بايد نماز را تمام بخواند. و در اين صورت نيز فرقى نيست كه در حال ترديد راه برود يا نرود.
شرط چهارم - آن كه نخواهد پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطن خود بگذرد يا ده روز يا بيشتر در جائى بماند، پس كسى كه مىخواهد پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطنش بگذرد، يا ده روز در محلى بماند، بايد نماز را تمام بخواند.
(مسأله 1302) كسى كه نمىداند پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطنش مىگذرد يا نه يا ده روز در محلى قصد اقامت مىنمايد يا نه، بايد نماز را تمام بخواند.
(مسأله 1303) كسى كه مىخواهد پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطنش بگذرد، يا ده روز در محلى بماند، و نيز كسى كه مردد است كه از وطنش بگذرد يا ده روز در محلى بماند، اگر از ماندن ده روز يا گذشتن از وطن منصرف شود، باز هم بايد