در جائى كه نمىداند غصبى است نماز بخواند، و بعد از نماز بفهمد كه محل سجدهاش غصبى بوده بعيد نيست كه نمازش باطل باشد.
(مسأله 879) اگر بداند جائى غصبى است، ولى نداند كه در جاى غصبى نماز باطل است و در آنجا نماز بخواند، نماز او باطل مىباشد.
(مسأله 880) كسى كه ناچار است نماز واجب را سواره بخواند، چنانچه حيوان سوارى يا زين يا نعل آن غصبى باشد نماز او بنابر احتياط واجب باطل است، و همچنين است اگر بخواهد بر آن حيوان، نماز مستحبى بخواند.
(مسأله 881) كسى كه در ملكى با ديگرى شريك است اگر سهم او جدا نباشد، بدون اجازه شريكش نمىتواند در آن ملك تصرف كند و نماز بخواند.
(مسأله 882) اگر با عين پولى كه خمس و زكات آن را نداده ملكى بخرد تصرف او در آن ملك حرام و نمازش در آن باطل است.
(مسأله 883) اگر صاحب ملك به زبان اجازه نماز خواندن بدهد، و انسان بداند كه قلبا راضى نيست، نماز خواندن در ملك او باطل است، و اگر اجازه ندهد و انسان يقين كند كه قلبا راضى است نماز صحيح است.
(مسأله 884) تصرف در ملك ميتى كه خمس يا زكات بدهكار است حرام و نماز در آن باطل است، ولى اگر بدهى او را بدهند يا ضامن شوند كه ادا نمايند، تصرف و نماز در ملك او اشكال ندارد.
(مسأله 885) تصرف در ملك ميتى كه به مردم بدهكار است، در صورتى كه ورثه بناى اداء قرض را بدون مسامحه نداشته باشند حرام، و نماز در آن باطل است.
(مسأله 886) اگر ميت قرض نداشته باشد، ولى بعضى از ورثه او صغير يا ديوانه يا غائب باشند، تصرف در ملك او بدون اجازه ولى آنها حرام، و نماز در آن باطل است.
(مسأله 887) نماز خواندن در مسافرخانه و حمام و مانند اينها كه براى واردين آماده است اشكال ندارد، ولى در غير اين قبيل جاها، در صورتى مىشود نماز