مىبينند. امام باقر (عليه السلام) فرمود:
" صاحب الامر را غيبتى است در برخى از اين صخرهها و امام به ناحيه ذى طوى (كه از درههاى ورودى شهر مكه است) اشاره كرد. سپس افزود: دو شب قبل از خروجش، غلام خود را مىفرستد تا با برخى از اصحابش ملاقات كند از آنان مىپرسد شما در اينجا چند نفريد؟ پاسخ مىدهند چهل نفر، مىگويد: اگر شما صاحب خود را ببينيد چه خواهيد كرد؟ مىگويند: به خدا سوگند اگر در كوهها منزل و مأوى گزيند با او خواهيم رفت، آنگاه شب بعد نزد آنان آمده و به آنها مىگويد ده تن از بزرگان و برگزيدگان خود را انتخاب نمائيد. آنان نيز چنين كنند، آنگاه آنها را با خود مىبرد تا به صاحبشان برساند.
او فردا شب را كه شب موعود است به آنها وعده مىدهد " (1) ظاهرا مقصود از غيبت او در اين روايت، غيبت دوره كوتاهى است كه قبل از ظهور واقع مىشود و مراد از اين ياران غير از مؤمنانى ست كه همراه حضرتاند و يا با او در ارتباطند و همچنين غير از دوازده نفرى است كه هر يك به اتفاق مىگويند امام را ديدهاند ولى مردم آنها را تكذيب مىكنند. بلكه اين ها شايستگان و نيكانىاند كه در جستجوى ديدار حضرتند مانند آن هفت عالمى كه ماجرايشان بيان شد.
از امام صادق (عليه السلام) منقول است كه فرمود:
" قائم مىآيد، با چهل و پنج مرد، از نه منطقه، از منطقه اى يك مرد و از منطقه اى دو مرد و از منطقه اى ديگر سه و از ناحيه اى چهار و از منطقه اى پنج و از نقطه ديگر شش و از منطقه اى هفت و از جايى ديگر هشت و از منطقه اى هم نه تن، تا عدد يارانش كامل گردد. " (2) يعنى ورود آن حضرت با ياران از مقدمات ظهور است يا آنكه حضرت با اين گروه وارد مكه مىگردد و بعيد نيست دو دسته اى كه در دو روايت گذشته آمد يك