مىكنند و سپاه حضرت را تشكيل مىدهند، بطور عمده از ياوران حجازى و يمنى خواهند بود.
يمنى ها در عراق طبق بعضى روايات، به دنبال ورود سفيانى به عراق، يمانى هم وارد آنجا مىشود. نيروهاى يمنى در جنگ با سفيانى نقش پشتيبانى نيروهاى ايرانى را دارند، چرا كه از لابلاى اخبار چنين فهميده مىشود كه طرف اصلى درگير با سفيانى، مردم مشرق زمين يعنى ياران خراسانى و شعيب هستند.
از طرف ديگر، يمنى ها علاوه بر حجاز، نقش اساسى در منطقه خليج خواهند داشت، گرچه روايات آن را خاطر نشان نساختهاند، اما ممكن است فرمانروائى يمن، حجاز و كشورهاى حوزه خليج در دست نيروهاى يمنى باشد كه پيرو حضرتاند.
ب: چرا پرچم يمانى از پرچم خراسانى هدايت بخش تر است؟ با اينكه درفش خراسانى و بطور كلى درفشهاى اهل مشرق به درفش هدايت، توصيف شده و كشتگان آنها شهيد محسوب گشته و تعدادى از ايرانيان جزو وزيران، مشاوران و از ياران خاص حضرتاند. از جمله فرمانده نيروهاى ايرانى، شعيب بن صالح كه توسط امام به فرماندهى كل ارتش حضرت انتخاب مىگردد. و با آنكه نقش ايرانيان، در آماده سازى قيام حضرت، نقش وسيع و فعالى است و فداكارى آنان آغازگر نهضت حضرت خواهد بود، و ما آن را در فصل " نقش ايرانيان در دوران ظهور " بيان خواهيم كرد، پس چرا انقلاب يمانى هدايت بخش تر از نهضت ايرانيان است؟
دليل اين كار ممكن است به روش اداره حكومت توسط يمانى بازگردد يعنى روش ساده و قاطع اسلامى در رهبرى سياسى و ادارى. در حالى كه دولت ايرانيان از پيچيدگى در مديريت و نواقص ديگر رنج مىبرد، اين تفاوت ريشه در سادگى و قبيله اى بودن جامعه يمن و وراثت تمدن كهن و چند گانه جامعه ايرانى دارد.