احيانا اگر ميلى در خود به خوردن گوشت مى ديد يا مهمانى براى او مى رسيد يا ديگران را محتاج مى ديد از گوشت آنها استفاده مى كرد و اگر مى خواست به ديگران بدهد، براى خودش نيز برابر ديگران سهمى منظور مى كرد.
چه كسى از اينها زاهدتر بود؟ پيغمبر درباره آنها چيزها گفت كه همه مى دانند، هيچ گاه اين اشخاص تمام دارايى خود را به نام زهد و تقوى از دست ندادند، و از اين راهى كه شما امروز پيشنهاد مى كنيد كه مردم از هر چه دارند صرف نظر كنند و خود و عائله خود را در سختى بگذارند نرفتند.
من به شما رسما اين حديث را كه پدرم از پدر و اجدادش از رسول خدا نقل كرده اند اخطار مى كنم. رسول خدا فرمود: " عجيبترين چيزها حالى است كه مومن پيدا مى كند كه اگر بدنش با مقراض قطعه قطعه بشود برايش خير و سعادت خواهد بود و اگر ملك شرق و غرب به او داده شود باز برايش خير و سعادت است.
خير مؤمن در گرو اين نيست كه حتما فقير و تهيدست باشد، خير مؤمن ناشى از روح ايمان و عقيده اوست زيرا در هر حالى از فقر و تهيدستى يا ثروت و بى نيازى واقع شود، مى داند در اين حال وظيفه اى دارد و آن وظيفه را به خوبى انجام مى دهد اينست كه عجيب ترين چيزها حالتى است كه مؤمن به خود مى گيرد كه همه پيشامدها سختى و سستيها برايش خير و سعادت مى شود....
نمى دانم همين مقدار كه امروز براى شما گفتم كافى است يا بر آن بيفزايم؟
هيچ مى دانيد در صدر اسلام، آن هنگام كه عده مسلمانان كم بود، قانون جهاد اين بود كه يك نفر مسلمان، در برابر ده كافر ايستادگى كند، و اگر ايستادگى نمى كرد گناه و جرم و تخلف محسوب مى شد ولى بعد كه امكانات بيشترى پيدا شد، خداوند به لطف و رحمت خود تخفيف بزرگى داد و اين قانون را را به اين نحو تغيير داد كه هر فرد مسلمان موظف است كه فقط در برابر دو كافر ايستادگى كند و نه بيشتر.
از شما مطالبى راجع به قانون قضا و محاكم قضائى اسلامى سوال مى كنم: فرض كنيد يكى از شما در محكمه هستيد و موضوع نفقه زن او در بين است و قاضى حكم مىكند كه نفقه زنت را بايد بدهى در اينجا چه مى كند؟