حادثه اى نداشت.
اكنون شمه اى از خصوصيات و ويژگىهاى منصور را ترسيم مى نماييم تا موقعيت امام در مواجهه با قضايا و مشكلات آن روزها بهتر و شن شود و قسمتى از مجاهدات و تلاشهاى پيگير حضرتش در آن دورههاى سرشار از وحشت و اختناق بازگو گردد:
منصور ابو جعفر منصور دومين خليفه ى عباسى عبد الله بن على بن عبد الله بن العباس در سال 136 هجرى به خلافت رسيد و تا سال 158 حكومت كرد و مدت حكومت او 22 سال و نه روز كم بود. دوران منصور يكى از پر اختناق ترين دورانهاى تاريخ اسلام بود كه ارعاب و ترور، نفسهاى مردم را در سينه ها كنترل مى كرد و وحشت و ترور همه جا را فرا گرفته بود.
امام صادق (عليه السلام) ده سال از اواخر عمر خود را در دوران او سپرى مى ساخت. او مى ديد كه جاسوسان و ايادى منصور روابط و ملاقاتها و درس و بحث او را از هر نظر تحت كنترل و زير چشم خود دارند و هر روز بر اساس گزارشهاى بى سر و ته، امام (عليه السلام) را با آن همه شكوه و عزمت و با آن همه قدر و منزلت، به پيش كثيف ترين و جلادترين مرد روزگار، احضار مىنمايند و توضيحات مىطلبند گاهى به ساحت قدسىاش جسارت و اهانت روا مىدارند و گاه او را تهديد به قتل و كشتار مى نمايند و امام را مجبور مى سازند كه محض حفظ خون شيعيان و پيروان خود هم كه شده است حقايق را به صورتى غير علنى هم به دوستان خود نرساند و از آنان بخواهد كه مواظب جاسوسان و عيون منصور باشند و آن مطالب را جز افراد شايسته و مورد اطمينان خود به ديگران بازگو نكنند.
منصور خليفه عباسى قصد داشت كه همهء شخصيتهاى برجسته خاندان على (عليه السلام) را با فجيعترين صورتى از پاى درآورد و بارها امام صادق (عليه السلام) را به حضور طلبيده و او را مورد بازجوئى و سؤال و جواب قرار داده بود: شاعر عرب دربارهى فجايع آنان مى گويد:
تالله ما فعلت أمية فيهم * معشار ما فعلت بنو العباس