اجتهاد يا مكانسيم اسلامى مفتوح بودن باب اجتهاد و آزادى انديشه در احكام و حقوق ومعاملات اسلامى، عامل پويائى و تحرك در اسلام است و تحولات و تكاليف الهى را قابل هضم و انعكاس مى نمايد.
موقعيت اجتهاد نسبت به احكام اسلامى اينست كه از يك طرف مواد خام را گرفته و در زير چرخ و پرههاى كارخانهء انديشه، عمليات فكرى و اجتهادى انجام مى دهد و مى پرورد و از سوى ديگر به صورت محصول و مطلوب تحويل جامعه اسلامى مى دهد و از آنروست كه برخى از متفكرين اسلامى مانند استاد مطهرى آن را تشبيه به " موتور حركت اسلام " نموده اند. اجتهاد داشتن انديشهء پويا و عميق و ژرف نگرى اسلامى است بى آنكه انسان بخواهد انديشههاى ديگران را طرد كند فقه اسلام در دوران امام صادق (عليه السلام) تدوين وتبويب و تنظيم گرديد و در آن فقه ارزنده اصول و قواعدى مطرح گرديد كه قابليت انعطاف و انعكاس وتاب تحمل بارهاى گوناگون وسنگينى را دارد كه از باب نمونه مى توان، اصل عدم عسر وحرج در احكام، لا حرج في الدين، اصل ضرورت (الضرورات تبيح المحذورات حديث رفع، قاعده فراغ وتجاوز، " عموم او فو بالعقود "، قاعده تلف (من أتلف مال غيره فهو له ضامن).... نشان داد.
حديث و از سوى ديگر فقه جعفرى داراى منبع سرشار و پر بركت از احاديث و روايات پيامبر بزرگوار اسلام و پيشوايان معصوم (عليه السلام) مى باشد كه مى تواند پاسخگو و برآورنده نيازهاى جوامع مختلف باشد...
حديث و روايت در سرنوشت مسلمانان نقش بس حساس و تعيين كننده اى را ايفا كرده است، تحولات و انقلابات بس بزرگ بر پايه آن استوار است چه اهانتها و تهمتها و چه استفاده ها و سوء استفاده ها از حديث سر نزده است كه بيشتر ناشى از احاديث ضعيف و مجهول بوده است كه جاى تفصيل آن در كتابهاى مربوط ثبت است و