كسى پى نبرده بود كه زمين به دور خود مى گردد و روز و شب از آن گردش پديد مى آيد.
پديد آورنده يك فرهنگ جامع مكتب علمى و تدريسى پيشواى ششم از آن نظر مورد اهميت است كه امام صادق (عليه السلام) حقيقت اسلام را نشان داد و جامعيت آن را مطرح كرد. در نيمه اول قرن دوم اسلامى يك تمايل نسبت به رهبانيت در ميان پيروان اهل بيت (عليه السلام) بوجود آمده بود و دشمنان غدار آنان كه تمايل فراوانى به انزوا كشاندن شيعه را داشتند به اين فكر دامن مى زدند. پيروان اين تز معتقد بودند كه آدمى بايد زندگى را رها كند و تمام عمر را در گوشه اى بگذراند و هرگز به فكر تلاش و كار و فعاليت نيافتد عده اى به اعتكاف در مساجد رو آورده بودند، عده اى به نماز و روزه، جمعى روزه را بر نماز ترجيح مى دادند وعده اى تجرد و ازدواج ننمودن را همانند رهبانان شعار خود قرار داده بودند.
يكى از مهمترين اقدامات امام اين بود كه به عنوان وارث پيام رسالت، خود به كارهاى سازنده ء دنيوى مانند كشاورزى و باغدارى اقدام كند و نظرات مثبت اسلامى را در مورد توجه يكسان به دنيا و آخرت هر دو به عنوان آغاز و انجام يك زندگى واحد بيان دارد و رهبانيت و گوشه نشينى وانزوا طلبى را محكوم و مطرود سازد....
دوران زندگانى آن حضرت از ويژگى ها و خصوصياتى برخوردار است كه موقعيت آن بزرگوار را از ديگر پيشوايان امتياز مى بخشد.
نخست آنكه مدت امامت آن پيشوا مدتى نسبتا طولانى تر از ديگر پيشوايان بوده است و بالغ بر 34 سال و اندى بوده است كه خود مى تواند فرصت پر ارزشى به او بخشد.
ديگر آنكه دوران رهبرى و امامت آن حضرت توأم با دوران پيرى و ضعف وزوال حكومت اموى و آغاز صباوت و تشكيل حكومت بنى عباس بود و كشمكش دو قطب در سرنگهدارى و تشكيل حكومت جديد، موقعيت مساعدى را در اختيار امام قرار مى داد كه ديگر حضرات از چنين فرصتى بهره اى نداشتند.