مغصوب را به فرزندان حضرت زهرا (عليه السلام) باز گردانيد و توسعه ى مسجد الحرام را شروع نمود (1) و به همين مناسبت بود كه كارهاى او خوشايند عناصر فرصت طلب اموى نگشت و گويند او را با سم گشتند چون به زعم آنان او روشى را در پيش گرفته بود كه سرانجام حكومت را از دست بنى اميه بيرون مى كرد.
5. يزيد فرزند عبد الملك يزيد بن عبد الملك نوه دخترى يزيد بن معاويه پس از درگذشت ابن عبد العزيز به سال 101 به حكومت رسيد و 4 سال و اندى حكومت كرد. او مى خواست همانند سلف خويش، عمر بن العزيز حكومت نمايد ولى اطرافيان و سردمداران ظلم و ستم كه اغلب پيرامون زمامداران را فرا مى گيرند! اجتماع نمودند و دست به دست هم دادند كه او را از اين فكر و خيال راحت سازند واساسا وجود تكليف و عذاب و عقاب در كارهاى خلاف خلفاء را از دوش او برداشتند و نزديك به 40 تن از شيوخ و رجال! و به شهادت قيام ورزيدند كه هرگز بر خلفاء و حكمرانان حساب و كتابى وجود ندارد. (2) همانند شايعاتى كه در سرزمين ايران پيرامون پادشاهان وجود داشت كه نماز و روزى بر آنان واجب نيست فقط رعايت عدالت كافى است ولى مرحوم ميرزاى قمى بر خلاف حاشيه نشينان دربارى خود در پاسخ فتحعلى شاه فرمود بودند: " هم اقامهء نماز و هم اقامهء عدل بر شاه واجب است ".
اوضاع دوباره به شرائط قبل از دوران حكومت عمر بن عبد العزيز باز گشت مشكلات ادارى، ماليات و مسائل اجتماعى و اخلاقى به همان حالت اوليه عودت نمود، افزون بر آنها او داراى علاقهء شديد به لهو و لعب و و هوسرانى بود. معشوقه هائى بنام " حبابه " و " سلامه " داشت كه علاقه فراوانى به هر دو تن آنان داشت. از سوء اتفاق نخستين معشوقه ى او حبابه در جوانى درگذشت او بسيار متأسف گرديد به طورى كه تاريخ