وصى و امام است احقاق حق مى كند سپس اين حقيقت را با تكيه بر محيط ولادت، نسب تأييد مى بخشد.
پاسخ منصور مطالعهء پاسخ منصور و نوع استدلال او در توجيه رهبرى خويش بسيار روشنگر است: " نامهء شما را دريافت داشتم، تو بزرگترين افتخار ما را در دوران جاهليت يعنى توزيع آب در ميان حجاج و پاسدارى چاه زمزم مى دانى و متوجه هستى كه در ميان همه برادران، اين امتيازها تنها نصيب " عباس " بود و پدرت " على " در رابطه با اين امتياز با ما دادخواهى كرد ولى عمر به نفع ما قضاوت كرد به حدى كه اين امتياز در زمان جاهليت و در دوران اسلام همواره در اختيار ما بوده است.
بزرگترين غرور و مايه افتخار شما بر پايهء نسل مادريتان قرار دارد كه آن هم تنها افراد ناآگاه و معمولى را مىفريبد نه همه را خداوند زنان را همچون عموها، پدرها و پدرشوهرها و خويشان معتبر و آبرومند ديگر خلق نكرده است و اما در مورد دعوى شما بر اينكه پسر فرستاده ء خدائيد. خداوند متعال چنين ادعائى را مردود دانسته است جائى كه مى گويد:
" محمد پدر هيچ يك از مردان شما نيست بلكه او فرستاده ى خدا و خاتم پيامبران است (1) درست است شما فرزند دختر او هستيد همانا اين خويشاوندى نزديكى است ولى او زن بود و مى تواند وارث باشد و نمى تواند امام گردد بنابر اين چگونه از طريق او مى توان امامت را به ارث برد؟
تو مى دانى كه پس از مرگ پيامبر خدا، هيچ پسرى از اولاد عبد المطلب به جز عباس زنده نماند و عباس به عنوان عموى پيامبر، وارث امامت شد، از آن پس شمارى از بنى هاشم مدعى خلافت شدند ولى هيچكس جز اعقاب عباس بدان دست نيافت، بنابراين، سقايه (آب دادن) وميراث پيامبر، علاوه بر خلافت متعلق به او و خاندان او مى باشد و در