2. باز در اين باره حديث جالب ديگرى از آن بزرگوار نقل شده است كه مى فرمايد: (1) " كشتى در دريا مى شكند مسافر كشتى، اسير دست امواج خروشان دريا مى شود در آن نزديكى نه كشتى ديگرى است كه او را برهاند و نه شناگر توانائى است كه نجاتش بدهد. انسان غريق، تمام درها را به روى خود بسته مى بيند به هيچ چيز اميدى ندارد در آن وقت در آب غوطه ور است و در آن موقت حساس در آن لحظه خطرناك در آن حال سراپا يأس و نوميدى تنها يك اميد فطرى يك تكيه گاه وجدانى در خود حس مى كند كه از اعماق قلبش از زواياى وجدان باطنش يك نور اميد زبانه مى كشد دلش به يك قدرت نامحدود و توانا توجه مى كند از او كمك مى خواهد تنها اوست كه مى تواند نجاتش دهد و او را از اين ورطه هولناك برهاند آن حقيقت آن قدرت آن تكيه گاه اميد آن چيزى كه دل با التماس به او مى نگرد، " خداست ".
3. اثبات توحيد شخصى از محضر صادق (عليه السلام) خواستار دليلى براى اثبات وجود صانع توانا شد حضرت در پاسخ فرمود: " وجود الأفاعيل دلت على ان صانعا صنعها الا ترى انك اذا نظرت الى بناء مشيد مبنى علمت ان له بانيا وان كنت لم ترالبانى... ". (2) دليل هستى " آفريدگار عالم " وجود موجوداتى است كه طبق نقشيه و نظام معينى خلقت شده اند چنان كه شما از ديدن يك ساختمان كه مطابق نظم و محاسبه بر پا گرديده است بوجود سازنده آن پى مى بريد در صورتى كه ممكن است سازنده و بانى آن را