به حضرت على از داشتن طحال شكايت شد حضرت فرمود سه روز او را تره بخورانيد خوراندند وخونريزى ايستاد و بهبودى يافت (اشتكى غلام لابى الحسن فسئل عنه فقيل به طحال فقال اطعموه الكراث ثلاثة ايام فاطعمناه فقعد الدم ثم برى) توجيه اينكه بيمارى پسر چه بوده برايم سخت است زيرا در برابر سه چيز قرار دارم پسرى داراى طحال سه روز درمان باتره كردن و شفا يافتن پس از توقف خونريزى يا خونروى! اگر بگويم به امراض ارثى خونى مانند بيمارى كولى دچار بوده از ابتلا به خونريزى در آن نيست. اگر حدس انمى ميكرواسفر وستيوز (انمى ميكرفسكى شوفاز) را در نظر آوردم كه فقط درمانش برداشتن طحال است چه اگر سرطانهاى خونى را منظور بدارم كه با طحال بزرگ و خونريزى همراه است بايد بيشتر متوجه لوسمى ميلوئيد مزمن بود و آيا سرطان خون با تره درمان مىشود آن هم سه روز؟ نه.
در صورتى كه سيروزى را ياد كنم كه با بزرگى طحال شروع مىشود يا هيپرتانسيون وريد باب آيا با سه روز خوردن تره بهبودى مشاهده مىشود؟ نمىدانم. بهر صورت نمىدانم بهترين پاسخ است همان گونه كه درباره خبر بعدى هم بايد بگويم نمىدانم آنجا كه دارد حضرت على يكى را با چهره زرد ديد و به او دستور خوردن تره داد (.. اراك مصفرا قلت نعم قال كل الكراث فاكلته فبرئت) آيا چهره زردش در اثر ابتلا به يرقان بوده يا انمى و كم خونى داشته اما آنچه در اينجا حدس زده مىشود اثر تيروگسين در كم خونيهاست