حركات خويش آزاد و مختار است و (طبيعت) به او ميدان داده و مسير معينى را براى وى تعيين نكرده است و تعيين مسير را به اراده خود حيوان واگذار كرده است، اين تعيين ارادى و اختيارى و انتخابى حيوان، همواره با اشاره غريزه صورت مى گيرد و حيوان، بيش از اين آزادى ندارد.
ولى در انسان، اين محدوديت نيز از بين رفته است، انسان، علاوه بر آنكه از لحاظ تنوع و تكامل غرايز و تمايلات، از حيوان غنى تر است يعنى تمايلات درونى انسان منحصر به تمايل جلب غذا و آب و تمايل جنسى و چند تمايل محدود ديگر نيست بلكه چندين تمايل عالى ويژه در انسان وجود دارد كه در حيوان نيست از قبيل تمايلات اخلاقى و تمايل حقيقت جويى، حكومت مستبدانه و بلاشرط غرايز نيز در انسان وجود ندارد، زيرا يك اختلاف فاحش بين طرز فعاليت انسان و فعاليت حيوان موجود است كه موجب شده حكومت مستبدانه و بلاشرط تمايلات و غرايز از بين برود و حكومت مشروط و مقرون به آزادى، روى كار بيايد.
اين اختلاف فاحش، روى اين جهت است كه نوع فعاليت حيوان، التذاذى و نوع فعاليت انسان، تدبيرى است.
مرحوم استاد شهيد مطهرى - رضوان الله تعالى عليه - در مقام فرق بين فعاليت التذاذى و تدبيرى، بيانى را مطرح نموده و بر سبيل احتمال فرموده است: (هر چند هنوز كنه فعاليتهاى غريزى حيوان، كشف نشده، ولى با قرب احتمال حتى عجيب ترين اعمال دقيق غريزى حيوانات از قبيل اعمال مورچگان و زنبور عسل، از نوع فعاليت التذاذى است نه فعاليت تدبيرى. فعاليت تدبيرى انسان به اين نحو است كه صرف مورد موافقت قرار گرفتن يك عملى با بعضى تمايلات، كافى نيست.
براى اينكه قوه اراده درصدد اجرا در آيد و انسان را وادار به عمل كند بعد از اينكه