صحيحى است الا اينكه منطبق با آيات قرآن كريم و احاديث وارده از جانب معصومين نيست، پس هيچ گونه وجهى براى اين قول نيست چه برسد به اينكه قضاء الهى را منحصر به همين تفسير بدانيم، پس با دقت بيشترى به اين نكته توجه كن).
ج: قضاء و قدر حتمى و غير حتمى از تقسيمات ديگرى كه در باب قضاء و قدر مطرح است، تقسيم آن به (حتمى و غير حتمى) است، در آثار و روايات دينى و در اشارات قرآنى، از قضاء و قدر حتمى و لازم، قضاء و قدر غير حتمى و غير لازم، ياد شده است. و چنين مى نمايد كه دو گونه قضاء و قدر در كار است: (حتمى و غير قابل تغيير، غير حتمى و قابل تغيير) از جمله آيات، آيه: (لكل اجل كتاب يمحو الله ما يشاء ويثبت وعنده ام الكتاب) (1) و نيز آيه: (هو الذى خلقكم من طين ثم قضى اجلا واجل مسمى عنده ثم أنتم تمترون) (2) است.
و از جمله روايات، رواياتى است كه در ذيل اين آيات آمده و مثلا (اجل) را به (اجل محتوم، اجل موقوف، يا اجل مطلق واجل معين) تقسيم كرده. و يا رواياتى كه بيان مى كند: دعا، صله رحم، تصدق و امثال اينها، قضاء و قدر الهى را تغيير مى دهد، مثلا در روايتى است كه پيامبر اكرم (ص) روزى با اصحاب خود نشسته بود، يك نفر يهودى عبور مى كرد، حضرت فرمود: اين پير مرد خاركن، به صحرا مى رود تا خار بكند ولى مىميرد و بر نمى گردد، اصحاب بعد از چند ساعتى ديدند پير مرد بازگشت، اصحاب عرض كردند شما كه فرموديد بر نمى گردد، حضرت، پير مرد را صدا كرد. پير مرد آمد، به او فرمود: بار خار را بر زمين بگذار و باز كن،