تحليل فلسفى خير وشر و در ادامه مى فرمايد: (براى اينكه تحليل دقيقى درباره خير وشر) از ديدگاه فلسفى داشته باشيم بايد به چند نكته توجه كنيم:
1 - امورى كه متصف به خير وشر مى شوند از يك نظر، قابل تقسيم به دو دسته هستند:
الف - يك دسته امورى كه خيريت و شريت آنها قابل تعليل به چيز ديگرى نيست، مانند خير بودن حيات وشر بودن فناء.
ب - دسته ديگر امورى كه خيريت و شريت آنها معلول امور ديگرى است، مانند خير بودن آنچه در ادامه حيات، مؤثر است وشر بودن آنچه موجب فناء مى گردد.
در واقع، خيريت افعال هم از قبيل دسته دوم است، زيرا مطلوبيت آنها تابع مطلوبيت غايات و نتايج آنهاست. و اگر غايات آنها هم وسيله اى براى تحقق اهداف بالاترى باشند، نسبت به اهداف نهايى، حكم فعل را نسبت به نتيجه خواهند داشت.
2 - همه ميلها و رغبتهاى فطرى، شاخه ها و فروعى از حب ذات هستند و هر موجود ذى شعورى چون خودش را دوست مى دارد، بقاى خودش و كمالات خودش را دوست مى دارد و از اين جهت، ميل به چيزهايى پيدا مى كند كه در ادامه حيات يا در تكاملش مؤثر هستند، و به ديگر سخن: نيازى از نيازهاى بدنى يا روانى او را تأمين مى كنند.
و در حقيقت، اين ميلها و رغبتها وسايلى هستند كه دست آفرينش در نهاد هر موجود ذى شعور قرار داده است تا او را به سوى چيزهايى كه مورد نيازش هست، سوق دهند.