2 - تاريخچه بحث قضاء و قدر در ميان مسلمين مى دانيم كه بحثهاى كلاسيك آنچنان كه از تواريخ استفاده مى شود، از نيمه اول قرن اول هجرى آغاز شد در ميان بحثهاى كلامى، ظاهرا از همه قديمى تر مسألة قضاء و قدر و بحث جبر و اختيار است. طرح اين مسألة در ميان مسلمين آن هم در صدر اسلام، يك امر طبيعى بود زيرا:
اولا: اين مسألة چون با سرنوشت انسانها مربوط است، مورد علاقه هر انسانى است كه به بلوغ فكرى رسيده است، شايد انسانى يافت نشود كه اندك مايه تفكر علمى و فلسفى در او باشد و اين مسألة برايش طرح نشده باشد، چنان كه جامعه اى يافت نمى شود كه وارد مرحله اى از مراحل تفكر شده باشد و اين مسألة را براى خود طرح نكرده باشد. جامعه اسلامى هم كه به علل بسيارى زود و سريع وارد مرحله تفكر علمى شد، خواه ناخواه در رديف اولين مسائلى كه برايش مطرح شد، همين مسألة قضاء و قدر و جبر و اختيار بوده است.
ثانيا: در قرآن مجيد و كلمات رسول الله (ص) سخنان و مطالب زيادى در اين رابطه مطرح شده است كه محرك انديشه ها در اين مسألة اساسى است به طور مكرر و صريح، در آيات و روايات، مسألة سرنوشت و قضاء و قدر را تأييد كرده،