حقيقت نمى رساند و ديدگانت به نور رؤيت آن روشن نمى شوند، اقلا ظل و پرتو آن را بر تو مى نماياند، بنابراين اكنون به سرزمين سزاوارترى روى مى آوريم.
بدان كه جناب قدس الهى، منيع است از اين كه اوهام در آنجا قدم گذارند و احكام جبروت نسبت به احكام اين عالم، عجيب و شگفت آور است و فعل و ترك و تقديم و تأخير پروردگار تو مانند فعل و ترك و تقديم و تأخير تو نيست. اگر بخواهى افعال پروردگار بزرگ را با افعال بشر مقايسه كنى بايد دو نوع واژه و اصطلاح به كار ببندى و در نتيجه اين مقايسه، شبهه هاى تاريكى بر تو روى مى آورند كه از شبهه هاى مربوط به باب وعد و وعيد كه از آشيانه ثواب و عقاب برخاسته اند تاريك تر مى باشند، و در هر شبهه، و ضلالت كه اميد نا بودى و دفع آن را از طريق تكلمات تحسين واعتذار و روهايى از طوق آفرينده استنكار دارى، به امورى ملزم مى گردى بيش از آنچه خصم تو كه قائل به قدر است به آن ملزم مى گردد.
اگر از افعال خود براى افعال الهى مثالى مى آورى و افعال الهى را با كارهاى خود مى سنجى پس در مثال زير نيك بينديش:
دو نفر را در نظر آور كه هر يك از آن دو تصميم دارند در سرزمينى خشك و سوزان كه جز دزدان و درندگان در آن سكنى نمىگزينند، بناهايى با شكوه و استوار بسازند و در آن باغها و محله ها و مساجد و حمامها و خانه هاى بزرگ احداث نمايند و چاههاى آب حفر نموده و نهرها در آن جارى سازند تا كه كشتزارها و باغها آبيارى شده و ساكنان و رهگذران از آب گواراى آن بنوشند، بدون اين كه هيچ يك از اين دو نفر از ساختن اين بناها و احداث منازل و باغها و ساير آنچه كه ذكر گرديد، طالب منفعت و بهره اى باشند و يا اين كه شكر و ثناى ساكنان آن بناها و منازل براى آنان لذت بخش باشد و تغيير حالتى را در آنان پديد آورد.
ولى اين دو از يك نظر تفاوت دارند و آن علم و آگاهى نسبت به فرجام اين اعمال است، زيرا يكى از آنان نسبت به عاقبت اين كار، علم قطعى دارد به گونه اى كه هيچ