" سفيانى گروهى را به مدينه فرستد. آنها مردى را در آنجا به قتل رسانند و مهدى و منصور از آنجا بگريزند و كوچك و بزرگ خاندان پيامبر (صلى الله عليه وآله) دستگير شوند و كسى از آنان نماند مگر آنكه زندانى گردد.
لشكر سفيانى به تعقيب آن دو مرد اعزام شوند " (1) مردى كه بدست لشكر سفيانى كشته مىشود، غير از آن جوانى است كه طبق روايات، در مدينه به قتل مىرسد، در اين زمينه امام صادق (عليه السلام) مىفرمايد:
" اى زراره، ناگزير، در مدينه جوانى كشته شود، پرسيدم: فدايت شوم، مگر لشكر سفيانى او را به قتل نمىرساند؟ فرمود: نه، لشكر خاندان فلانى وى را مىكشند، نيروهاى ياد شده در حالى كه مردم نمىدانند براى چه آمدهاند، وارد مدينه شوند، آنگاه آن جوان را دستگير و به قتل رسانند وقتى آن جوان از روى ستم و ظلم كشته شود، خداوند آنها را مهلت ندهد، پس در اين هنگام چشم به راه فرج باشيد " (2) پاره اى از روايات، اين جوان را نفس زكيه ناميدهاند ولى نه آن نفس زكيه اى كه اندكى قبل از ظهور حضرت مهدى (عليه السلام) در مكه كشته مىشود.
از اين روايات و روايات ديگر چنين پيداست كه حكومت رو به زوال حجاز در تعقيب شيعيان در حجاز و بويژه در مدينه دست به تلاش وسيعى مىزند و جوانى را كه بعنوان نفس زكيه مطرح است يا به جرم اينكه نامش محمد بن حسن است مىكشد زيرا حضرت، نزد مردم به اين نام مشهور است. و يا بدين جهت كه وى از مؤمنان شايسته اى است كه با حضرت مهدى (عليه السلام) ارتباط دارد.
آنگاه لشكر سفيانى وارد حجاز شده و همان سياست حكومت حجاز را در ابعادى شديدتر و وحشيانه تر دنبال مىكند، آنان هر كس را كه منسوب به خاندان بنى هاشم باشد و يا احتمال مىرود كه با آنان در ارتباط باشد، دستگير مىكنند و