نهان نگه دارد. از اين جهت مىتوان محتواى اين گونه روايتها را قابل قبول دانست.
طبيعى به نظر مىرسد كه مراسم حج در سال ظهور، گرم و پر رونق باشد... از مجموعه روايتها چنين به نظر مىرسد كه در سال ظهور، وضع نابسامان و آشفته جهان و اوضاع سرزمين هاى اسلامى و بحران حجاز و اعلان وضعيت غير عادى در آن به سبب ورود ارتش سفيانى و... مراسم حج را بر حاكمان حجاز، طاقت فرسا و هراس انگيز جلوه مىدهد و بى گمان آنها شمار حجاج را به حداقل ممكن كاهش خواهند داد و نيروها و دستگاههاى امنيتى را در مكه و مدينه چندين برابر سالهاى عادى بسيج خواهند كرد ولى اين اقدامات، امت اسلامى را از توجه به مكه معظمه باز نمىدارد و مردم همچنان چشم به آن سامان دوخته و منتظر ظهور مهدى (عليه السلام) خواهند بود، در آن سال صدها هزار، بلكه ميليونها نفر از مسلمانان به منظور شركت در مراسم حج دليرانه به پا مىخيزند و با آنكه دولت هاى خود و دولت حجاز بر سر راهشان موانعى قرار مىدهند، اما تعداد بسيارى از آنان خود را به مكه مىرسانند.
در آن هنگام همه حاجيان با شور و شوق در پى يافتن پاسخ به يك سؤال از يكديگرند: شما از ظهور مهدى (عليه السلام) چه مىدانيد؟ البته طرح اين سؤال، خطرناك به نظر مىرسد، ا ز اين رو حجاج، آن را به صورت سرى و نهان، ميان خود مطرح و آخرين خبرها و شايعات پيرامون حضرت، و نيز آخرين اقدامات حكومت حجاز و ارتش سفيانى را، آهسته به اطلاع يكديگر مىرسانند.
روايت بعدى سيمايى از حالت مسلمانان و حجاج را هنگام پرداختن به ماجراى ظهور حضرت و جستجوى وى ترسيم مىنمايد، در نسخه خطى ابن حماد چنين آمده است (1):